خانواده ایرانی در سبد فرهنگی خود با شبکه‌های ماهواره‌ای، فضای مجازی، رسانه‌های مدرن و… مواجه است که هر کدام بخشی از فرآیند تاثیرگذاری در خانواده‌ها را هدف گرفته‌اند. بروز مشکلات خانوادگی و اصولا نارضایتی از زندگی مشترک، هدف فضای مجازی است که باعث شده سطح توقع و ارضاء از زندگی‌های مشترک را بخصوص در میان […]

خانواده ایرانی در سبد فرهنگی خود با شبکه‌های ماهواره‌ای، فضای مجازی، رسانه‌های مدرن و… مواجه است که هر کدام بخشی از فرآیند تاثیرگذاری در خانواده‌ها را هدف گرفته‌اند. بروز مشکلات خانوادگی و اصولا نارضایتی از زندگی مشترک، هدف فضای مجازی است که باعث شده سطح توقع و ارضاء از زندگی‌های مشترک را بخصوص در میان نسل جوان بالا ببرد. تحت تاثیر این فضا آنچه جوانان باید از زندگی مشترک انتظار داشته باشند، به نوعی تحریف می‌شود. فروکش کردن عشق و علاقه ابتدایی در ازدواج؛ آغاز رابطه‌ای بدون مهر به نام طلاق عاطفی می‌شود و تا آنجایی پیش می‌رود که با وجود نبود تفاهم، همسران بنا به دلایلی زندگی اجباری در کنار هم را به جدایی و طلاق ترجیح می‌دهند.

این پدیده زاییده دوران مدرن جامعه بشری است. گسترش روابط در فضاهای مجازی و شبکه‌های اجتماعی از عوامل دلزدگی زوجین از یکدیگر است. این عوامل سبب افزایش مقایسه می‌شود که بزرگ‌ترین ضربه را به روابط زن و شوهر وارد کرده و آنها را به سمت طلاق عاطفی پیش می‌برد.

رشد شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر شتاب چشمگیری داشته است تا جایی که بسیاری از مردم این شبکه‌ها را ابزار ارتباطی خود قرار داده‌اند. شبکه‌های اجتماعی در درجه اول یک پدیده ارتباطی محسوب می‌شوند که این ویژگی در درازمدت روی بازتعریف شخصیت فرد تأثیرات زیادی خواهد داشت که امروزه ما تغییر شخصیت کاربران این شبکه‌ها در جامعه را به طور ملموسی مشاهده می‌کنیم.

یکی از ویژگی‌های شبکه‌های اجتماعی نقشی است که این شبکه‌ها در اجتماعی شدن افراد دارند؛ بنابراین می‌توان گفت استفاده از این شبکه‌ها، اولین مرحله در اجتماعی شدن خانواده است؛ تاثیری که شبکه اجتماعی می‌تواند در درازمدت بر افراد بگذارد سلب انواع نبوغ و خلاقیت و نوآوری از افراد است که موجب کاهلی، افسردگی و بروز یک‌سری حالات روانی غیرقابل قبول و غیرعادی در فرد می‌شود. این حالات روانی غیرقابل قبول و غیرعادی در فرد می‌تواند زمینه‌ساز بسیاری از رفتارها و ناسازگاری‌ها در خانواده‌ها شود که با ادامه این حالات و پایین آمدن آستانه تحمل افراد یک خانواده، زمینه جدایی اعضای یک خانواده از هم فراهم شود.

شبکه‌های اجتماعی ابزاری هستند برای این که افراد بتوانند در حوزه فرهنگ غیررسمی فعالیت کنند و در این فضا تاثیر بگذارند. از این نظر شبکه‌های اجتماعی به نوعی می‌تواند خواسته‌های افراد برای نمایش زندگی غیررسمی را پاسخ بدهد.

امروزه به دفعات در صفحه حوداث برخی روزنامه‌ها و مجلات می‌خوانیم که زندگی تعدادی از کاربران فضای مجازی تنها به دلیل این که زن یا مرد، فرد ثالثی را از طریق همین شبکه‌های اجتماعی وارد زندگی خود کرده، به جدایی کشیده شده است؛ بسیاری از رفتارهای خشونت‌آمیز زوجین هنگامی رخ می‌دهد که فرد متوجه می‌شود همسرش با شخص دیگری در این شبکه در ارتباط است. اگر شبکه‌های اجتماعی در خانواده‌ها تاثیرات مثبت نداشته باشد، قطعا انسجام خانوادگی را زیر سوال می‌برد و هنگامی که انسجام خانواده از بین برود، فرآیند طلاق عاطفی تسهیل می‌شود، طوری که کاربران شبکه‌های اجتماعی خودبه‌خود و بدون این‌که متوجه شوند در شرایطی قرار می‌گیرند که طلاق عاطفی بین آنها ایجاد می‌شود. شاید یک خانواده به طور خاص به دلیل استفاده اعضای آن از شبکه‌های اجتماعی دچار معضل طلاق نشود، اما استفاده نادرست از این شبکه‌ها زمینه را برای این اتفاق فراهم می‌کند. از آنجا که خانواده مهم‌ترین رکن هر جامعه‌ای به شمار می‌رود، باید در نظر داشت برنامه‌ریزی در این بخش مهم‌ترین سرمایه‌گذاری‌ای است که می‌توان انجام داد؛ نباید دست‌اندرکاران منتظر بمانند تا هر بار با ورود یک شبکه اجتماعی جدید، مشکلاتی جدید به وجود بیاید.

با یک پیش‌بینی ساده و فرهنگ‌سازی قبل از ورود یک شبکه اجتماعی به کشور می‌توان جلوی بسیاری از آسیب‌ها را گرفت؛ آنها باید بتوانند این شبکه‌ها را هدایت کنند. پند و اندرز در جایی که بسیاری از خانواده‌ها مشکلات عاطفی زیادی دارند و این شبکه‌ها می‌تواند برخی از مشکلات آنها را رفع کند، موثر واقع نخواهد نشد و فقط عطش کاربران به این شبکه‌ها را بیشتر می‌کند.

به خانواده‌های ایرانی باید آموزش دهیم که زن و مرد اختلافات خود را چگونه حل کنند؛ لذا این اختلافات در شبکه‌های مجازی پررنگ‌تر شده و فرد بین انتخاب‌های فضای مجازی و انتخاب حقیقی دچار سردرگمی می‌شود.

شرایط مجازی این اجازه را می‌دهد که ارتباطات نیمه‌خصوصی بین افراد شکل گیرد و اگر این ارتباطات نیمه‌خصوصی به ارتباط خصوصی تبدیل شود، عنوان خیانت پیدا می‌کند؛ لذا فضای نیمه‌خصوصی خیانت محسوب نمی‌شود.

تمام اختلافات زمانی به وجود می‌آید که افراد در فضای مجازی وارد زندگی نیمه‌خصوصی و خصوصی یکدیگر می‌شوند.

نبود شناخت کامل زوجین از هم قبل از ازدواج، نداشتن اطلاعات کافی، بی‌بهره بودن از مشاوره‌های قبل از ازدواج و همچنین مراجعه نکردن به مشاوران متخصص در موقع بروز اختلافات خانوادگی بویژه در سال‌های اخیر با گسترش شبکه‌های ماهواره‌ای و شبکه‌های اجتماعی، می‌تواند به رواج فرهنگ‌های غلط بینجامد و به جدایی‌های زودهنگام منجر شود.

نشانه گرفتن زوج‌های جوان و القای نوعی تربیت با سبک غربی باعث شکاف عاطفی بین زوجین می‌شود. جذابیت بعضی پیام‌ها و افراد در فضای مجازی که بیشتر آنها واقعی نیست، می‌تواند اثراتی منفی و غیرقابل جبران بر روح و روان زوجین گذاشته و پایه‌های زندگی شان را سست کند. در سبک زندگی غربی، خط قرمزی تعریف نشده است، فساد اخلاقی به عنوان یک معضل اجتماعی و فرهنگی به شمار نمی‌آید، حیا و عفت در فرهنگ لغات غربی، کلماتی ناآشنا و بی‌معنی است. روابط بی‌قید و شرط امری عادی به حساب می‌آید. این فرهنگ و آداب در قالب دهکده مجازی و با هدف شوم تهاجم فرهنگی رسوخ پیدا کرده است. اعتماد یکی از مهم‌ترین پایه‌های زندگی فردی و اجتماعی افراد یک جامعه به شمار می‌رود که در شبکه‌های مجازی براحتی مورد هجوم قرار گرفته است؛ چراکه افراد بدون هیچ شناختی که به واسطه برخورد کلامی و حضوری صورت می‌گیرد، با یکدیگر آشنا می‌شوند و همین شناخت نداشتن باعث بروز و ظهور فسادهای اخلاقی و برملا شدن رازهای مگوی انسان‌ها و درنهایت بی‌اعتمادی میان افراد جامعه و خانواده‌ها می‌شود.

این موارد پیش‌زمینه‌ای برای ایجاد طلاق عاطفی است که در آن زوج‌ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شده‌ و فقط برای هم حکم هم‌خانه را دارند که به هم عادت کرده‌اند. مشاوره‌های خانوادگی بهترین روش پیشگیری از طلاق عاطفی است. همچنین فرهنگ‌سازی از طریق رسانه‌ها، ارائه خدمات روان شناختی، مراجعه به مشاور هنگام بروز مشکلات از ابتدا، صرف کردن زمانی مشخص توسط زوجین باهم و دیگر تمهیدات لازم می‌تواند از جمله راهکارهای مقابله با این مشکل و کاهش طلاق عاطفی و طلاق باشد.

منبع: تسنیم