محمدجواد آذری جهرمی‌ | وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات یکی از دلایل عقیم ماندن ایده‌های نو در حوزه تولید محتوا بی‌توجهی به زنجیره تولید تا مصرف است که در مجموع یک زیست‌بوم محتوا را تشکیل می‌دهد. چنین زیست‌بومی در تولید محتوای مناسب برای کودکان و نوجوانان عبارتند از کودکان و نوجوانان به‌عنوان مخاطبان اصلی، پدر […]

محمدجواد آذری جهرمی‌ | وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات

یکی از دلایل عقیم ماندن ایده‌های نو در حوزه تولید محتوا بی‌توجهی به زنجیره تولید تا مصرف است که در مجموع یک زیست‌بوم محتوا را تشکیل می‌دهد. چنین زیست‌بومی در تولید محتوای مناسب برای کودکان و نوجوانان عبارتند از کودکان و نوجوانان به‌عنوان مخاطبان اصلی، پدر و مادر و مدرسه به‌عنوان ناظران هشیار، آفرینندگان محتوا و سکوهای اختصاصی توزیع و پخش محتوا برای کودکان و نوجوانان که دسترسی کودکان را به این محتوا فراهم می‌کنند. بی‌تردید هر تلاشی بدون درنظر گرفتن همه اجزای این زیست‌بوم عقیم و ناکارآمد خواهد بود. به همین دلیل هر تلاشی برای تولید محتوای مناسب برای کودکان و نوجوانان در فضای مجازی باید توأم با ملاحظات این چهار حلقه باشد. آنچه امروز در زیست‌بوم کودک و اینترنت و جشنواره کودک‌آنلاین مدنظر وزارت ارتباطات است درنظر گرفتن و ساماندهی تمام حلقه‌های این زنجیره و همه اجزای زیست‌بوم است. در حقیقت وزارت ارتباطات تمایلی برای ورود به حوزه محتوا ندارد و این مهم را بر عهده نهادهای متعدد مسئول یا مدعی تهیه محتوا می‌داند اما برای ایجاد ارتباط و هماهنگی بین حلقه‌های چهارگانه و فراهم آوردن بستر شناسایی عناصر تأثیرگذار در این زیست‌بوم براساس رسالت و مسئولیت خویش مجدانه عمل خواهد کرد. موجی که اخیراً در فضای مجازی، برای دعوت عموم فعالان حوزه کودکان و نوجوان به راه افتاده و با استقبال کم‌نظیر صاحبان ایده در جشنواره کودک‌آنلاین مواجه شده نشان از وجود استعدادهای کمتر دیده شده در این زیست‌بوم و خلأ جدی در این حوزه دارد.

البته دامنه این بحث چنان گسترده و زوایای پنهان آنچنان متکثر است، که شکل‌گیری لایه عمیق‌تری از نظرورزی در پی این برانگیختگی افکارعمومی را توجیه کند.

واقعیت این است که درباره وطن و جهان زیستی کودکان امروز ایرانی باید کنکاش بیشتری کرد. وطن به‌عنوان محل و شرایط رشد، پیوند محکمی با مفهوم زیست جهان به معنای مجموعه شرایط فرهنگی و معنایی دارد که هر انسانی در آن زیست می‌کند. در حقیقت می‌توان مفهوم وطن را حاصل تجمیع شرایط جغرافیای رشد و ریشه گرفتن بیولوژیک یک انسان، و فضای فکری و فرهنگی دانست که یک انسان، رشد ذهنی و اعتقادی خود را در آن فضا از سر می‌گذراند. به همین دلیل هم، صرف اینکه فردی به لحاظ جغرافیایی در ایران بزرگ شده باشد، به این معنا نیست که او خود را ایرانی تعریف کند (همانند کسانی که به دلایل مختلف از کشورهای مختلف در ایران‌زاده شده‌اند، ولی هیچ‌گاه خود را ایرانی نمی‌دانند) و بالعکس (مانند بی‌شمار فرزندان ایران، که بنا به شرایط، و به دلایل مختلف در خارج از کشور به دنیا آمده و رشد کرده‌اند، اما خود را فرزند این آب و خاک می‌دانند.)، بنابراین آنچه معنای وطن را می‌سازد، محدود به جغرافیا نیست، و نه فقط خاک(جغرافیا) و خون(پیوند ژنتیک)، که باور(منظومه ذهنی-اعتقادی) را نیز در برمی‌گیرد.

آیا می‌توان با اطمینان خاطر تأیید کرد که کودکان سرزمین‌مان، امروز در ایران رشد می‌کنند؟ آیا کودکانی که بخش قابل توجهی از زیست ذهنی خود را در فضایی سپری می‌کنند که هیچ نسبتی با مشخصات بومی و فرهنگی ما ندارد، زیست جهانی منطبق با منظومه فرهنگی ایران امروز دارند؟ آیا نباید نگران مخدوش شدن مفهوم وطن و مولفه‌ای تحت عنوان ایرانی بودن در ذهن کودکانی بود که بنابر آمار و داده‌هایی که گوشه‌هایی از آن آشکار شده است، به شکل مستمر در حال ارتزاق ذهنی و فلسفی از منظومه‌های محتوایی متفاوت، بلکه متباین با وطن است؟

اکنون که بیش از 1000 صاحب ایده و خلاقیت، اعم از نویسنده، هنرمند، مربی، معلم و دانش‌آموز، به جشنواره کودکآنلاین پیوسته‌اند و وزارتخانه‌های آموزش و پرورش و ورزش و جوانان نیز برای آگاه‌سازی‌ والدین و معلمان و مربیان اعلام آمادگی کرده‌اند و سکوهای توزیع و پخش نیز در حال ایجاد سکوهای اختصاصی برای کودکان هستند به‌نظر می‌رسد شرایط برای ظهور نهضت طبیعی و غیرفرمایشی تولید محتوای بومی فراهم است، نهضتی که با پشتیبانی و همکاری فراگیر و مؤثر بخش خصوصی و دولتی در حال گسترش است.

شاید وقت آن شده باشد که اهالی فکر و فرهنگ و فلسفه هم در کشورمان پا پیش بگذارند و از این فرصت برای هم‌اندیشی و خلق ادبیات نوین حول محور نهضت تولید محتوا در حوزه #کودک_و_اینترنت بهره ببرند. حقیقت آن است که اگرچه وضعیت فعلی محتوای بومی مختص کودکان و نوجوانان، به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی هشدار‌دهنده به‌نظر می‌رسد، اما شاید بزرگ‌ترین و مهیب‌ترین مخاطره در این وضعیت، به خطر افتادن زیرساخت‌های هویتی و فلسفی یک ملت باشد، مخاطره‌ای که جز اندیشه‌ورزان، کس دیگری را توانایی آن نیست که به تبیین و تشریح آن بپردازد. امید که به‌زودی این دعوت صمیمانه، شاهد پاسخ‌هایی در خور از سوی این قشرباشد.

  • منبع خبر : شفاف