مرزها در فضای مجازی شکسته می‌شود و بعضی افراد دیگر سرجای خود نیستند. این فضا اشکالات زیادی را با خود به همراه آورد و جامعه را درگیر مسائلی کرد که شاید تا دیروز متوجه آن نبودیم و زندگی خود را به پیش می‌بردیم. دکتر نعمت الله کرم‌اللهی، استاد جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه […]

مرزها در فضای مجازی شکسته می‌شود و بعضی افراد دیگر سرجای خود نیستند. این فضا اشکالات زیادی را با خود به همراه آورد و جامعه را درگیر مسائلی کرد که شاید تا دیروز متوجه آن نبودیم و زندگی خود را به پیش می‌بردیم.

دکتر نعمت الله کرم‌اللهی، استاد جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) به تبیین ابهامات ایجاد شده در فضای مجازی و تشریح اقتضائات و لوازم این فضا پرداخت.

مسائلی که ما در برابر فضای مجازی با آن درگیر خواهیم بود، چه چیزهایی است؟

از نظر فردی و روان‌شناختی ذائقه افراد در فضای مجازی تغییر می‌کند؛ تنوع طلبی، پرسه زنی و دیدزنی در این آدم‌ها برجسته می‌شود. به دلیل اینکه در این فضا بخش محاسبات منطقی ذهن‌شان ضعیف می‌شود؛ بخش بصری و خیالی ذهن که در نیمکره راست قرار دارد، تقویت می‌گردد و از نظر ادراکی چیزی را باور می‌کنند که در قالب کلیپ ببینند و حوصله گوش دادن به برهان را ندارند

حوصله ندارند درباره موضوعی فهم کنند ولی اگر در یک کلیپ نشان بدهید، قبول می‌کنند و در بین قوای ادراکی‌شان چشم محوریت خاصی نسبت به سایر قوای حسی پیدا می‌کند. خود بنیادی و خودخواهی نیز جزء ویژگی‌های حضور در این فضا است. اینکه سلبریتی درباره عالم و آدم نظر می‌دهد و از سیاست تا برجام، موضوع تحریم‌ها و هر موضوع دیگری؛ دلیلی بر جهل مرکبی است که معمولا در فضای مجازی شکل می‌گیرد.

سلبریتی‎ها توهم فهمیدن دارند

وقتی به سایت‌های مختلف و گروه‌های گوناگون مراجعه می‌کنند و پست‌های مختلفی را می‌بینند، نگاه ناقصی در وجودشان شکل می‌گیرد و به توهم کارشناس بودن می‌رسند و فکر می‌کنند که می‌دانند صلاح چیست، چه باید کرد و چه نباید کرد و به همین خاطر درباره موضوعات مختلف نظر می‌دهند و قضاوت می‌کنند. از این رو الگوی ادراکی آدم‌ها را عوض می‌کنند و وهم پایه حرکت می‌کنند.

در فضای مجازی همه مرزها فرو می‌ریزند

افراد وقتی بخش منطقی ذهن‌شان تضعیف شود، بین قوای ادراکی و عقل تضعیف می‌گردد و به شدت شایعه‌پذیر می‌شوند، یعنی هر چیزی را می‌توان به خورد اینها داد و به راحتی می‌توان آنها را سرکار گذاشت و هیجان را در وجود اینها پررنگ کرد. به عنوان نمونه برای افراد پستی را می‌فرستید و بدون اینکه مطالعه کند، به اشتراک می‌گذارد.

اینکه بدون مطالعه، فقط در حال به اشتراک گذاشتن اطلاعات هستیم، چه آسیب‌هایی دارد؟

مثالی برای شما بزنم درباره دختر بچه‌ای که برای استقبال از روحانی زمانی که به قم آمده بود، خواست شعری بخواند و چون بچه بود، دست و پایش را گم کرد و شعر به یادش نیامد و همین کلیپ یک دقیقه‌ای همه جا منتشر شد. دختر مشکل روحی پیدا کرد و حتی آقای بوشهری مجبور شد تا به خانه‌شان برود و مقداری تسلی خاطر بدهند. این دختر شهید بود و پیام‌ها گاهی اوقات به خانواده و اطرافیان این دختر هم فرستاده می‌شد.

در فضای مجازی همه مرزها فرو می‌ریزند

مخاطبان در فضای مجازی فرصت و حوصه تجزیه و تحلیل ندارند تا عیار سنجی کنند و اطلاعاتی که برایشان می‌آید در قالب خبر حتی اگر شایعه باشد، منتقل و توزیع می‌کنند. آدم‌ها زمانی که شایعه‌پذیر می‌شوند، هیجان پذیر هم می‌شوند و مشکلات بعدی نیز به ترتیب به سراغ آنها می‌آید. زیمن در باب فضا بحثی دارد که یکی از بحث‌های مهم درباره مرز است.

مرزهای اجتماعی در حال شکستن است

بخشی مرزهای فیزیکی است، بخش دیگر می‌تواند مرزهای ارزشی، هنجاری و فکری باشد. وقتی در فضا مرزها به هم می‌ریزد، آدم‌ها از متن عبور می‌کنند و هیجان‌پذیری‌شان به شدت بالا می‌رود و امکان اینکه تحریک بشوند و متاثر از تلفین و تقلید روحیه آشوبی پیدا کنند، وجود دارد و آسیب‌های زیادی را هم به هم وارد می‌کنند ولی بعد از اینکه به وضعیت عادی برمی‌گردند، پشیمان می‌شوند.

در نگاه زیمن وقتی مرزها به هم بریزد، آدم‌ها سرجای خودشان قرار ندارند یا در مرزها تداخل پیدا می‌کنند، امکان تاثیرپذیری، تحریک‌پذیری و هیجانی شدن بالا می‌رود؛ شما در خانواده مرزهای تعاملی روشنی دارید؛ پدر، مادر و فرزندان در جای خودشان هستند و معمولا تضاد و درگیری اتفاق نمی‌افتد، هر کسی می‌داند که حوزه ورود پدر است یا مادر باید تشخیص بدهد و چه کاری باید انجام داد یا انجام نداد.

زمانی که مرزها بشکند چه اتفاقی می‌افتد، آیا تاثیر جدی در دل خانواده‌ها دارد یا اینکه می‌توان آن را کنترل نمود؟

اما در خانواده‌ای که مرزهای بزرگی و کوچکی جا به جا می‌شود و روابط پدر و فرزندی به هم می‌خورد، خانواده دچار بحران می‌شود و آدم‌ها به اصطلاح سردرگم هستند و تکلیف‌شان روشن نیست. فضای مجازی دقیقا فضایی است که مرزها به شدت برداشته می‌شود و افراد ممکن است که در نقش‌های مختلفی به ایفای نقش بپردازند. مثلا در نقش تحلیل‌گر زمین و زمان را محکوم می‌کند، تجویز پزشکی می‌دهد.

افراد هویت خودشان را می‌توانند تغییر دهند و به عنوان کارشناس خانواده اظهار نظر می‌کند یا تجویز سیاست‌های ایران در قبال اروپا را اتخاذ کند. این خصلت‌ها در این فضا هست و در این فضا می‌توانی هر طوری که دوست داشته باشی، خودت را نشان بدهی. در خانواده‌ واقعی دو نفر هم شما را قبول ندارند ولی در فضای مجازی ممکن است که میلیون‌ها فالور جذب کنی و به عنوان آدم حسابی شما را در نظر بگیرند.

جابجایی همه چیز در مجاز و واقعیت

در واقعیت به اندازه دو نفر هم توان تاثیرگذاری ندارد، ولی وقتی مرزها به هم می‌ریزد، لیدر جهت دهنده در فضای مجازی می‌شوید و در این فضا که مرزها به هم ریخته است، آدم‌ها مستعد هیجان و تضاد می‌شوند. مدیریت هیجان وقتی رخ بدهد، زمینه مشکلات مختلف از نظر امنیتی و هر چیز دیگری می‌توان ایجاد کرد و البته مهمتر از تمام اینها تغییر سبک زندگی است.

در فضای مجازی همه مرزها فرو می‌ریزند

مصرف‌گرایی، اهمیت مدیریت بدن و … در تغییر سبک زندگی از طریق شبکه‌های اجتماعی ایجاد می‌شود، به هر شبکه‌ای که می‌زنید از کانال‌های مذهبی و داخلی تا خارجی درباره حراج لباس در فلان مکان را به عنوان تبلیغات زده است. قرص لاغری، کاشت مو، مدیریت بدن با هدف زیبایی که بسیاری اوقات منجر به انواع بیماری می‌شود و همه اینها در فضای مجازی تبلیغ می‌شوند.

چه چیزی باعث شد تا افراد به سمت این مسائل بروند و فضای مجازی بستر این نوع تبلیغات شود؟

در فضای مجازی افراد به سمت مدیریت بدن می‌روند تا توجه به سلامتی و صحت بدن برود. سلبریتی‌ها یا به تعبیر آقای علیرضا قزوه ملیجک‌ها در فضای مجازی آدم‌هایی هستند که به دلیل جذابیت‌های ظاهری‌شان یا پوشش‌های رسانه‌ای در عرصه خاصی در دید قرار گرفتند. این آدم‌ها به هیچ وجه شان اجتماعی ندارند و نمی‌توانند به عنوان مرجع اجتماعی نه از نظر فکری، عاطفی و تخصصی  قرار بگیرند.

کسی که زیبایی بصری دارد یا چند گل بیشتر زده است و عکس زیادتری از او در روزنامه‌ها منتشر شده یا در سریال‌های بیشتری بازی کرده است؛ به همین دلایل پیش پا افتاده مرجع فکری می‌شود و در انتخابات مبنای رای بسیاری از آدم‌ها می‌شود و اظهار نظر او سبب می‌شود که عده‌ای به هر طرف بروند یا بشریت را مدیون خودش و هنر خودش می‌داند. حال گرایش به سلبریتی‌ها یکی از آفت‌هایی است که در فرهنگ مدرن وجود دارد و از طریق فضای مجازی وارد کشور ما نیز شد و از مصائب خودش را نیز به همراه داشت که مهمترین آفتی که ایجاد کرد، گرایش به کاهش ازدواج در میان جوانان است.

 

در فضای مجازی همه مرزها فرو می‌ریزند

سلبریتی‌ها مهمترین عامل کاهش ازدواج در ایران

تکمیل وجودی و روحی یکی از عوامل اصلی موثر بر گرایش افراد به ازدواج است، مرد و زن به هم نیاز دارند و خداوند این دو جنس مختلف را متفاوت خلق کرد تا وقتی در کنار همدیگر باشند، کامل شوند. وقتی عرصه امکان تعامل با این جنس مختلف را پیدا کردید و نیازی که باید در کنارش قرار بگیری، گفت‌ وگو و تعامل داشته باشید، به میزان زیادی ارضا می‌شود. نیاز جنسی مرتبه پائین تری است و فقط این نکته مطرح نیست، ارتباط روحی و تعامل سبب می‌شود تا حد زیادی نیازی به ازدواج در خویش پیدا نکنید.

دین اسلام یکی از دلایلی که نسبت به رابطه محرم و نامحرم و عدم رابطه قبل از ازدواج تاکید دارد، به خاطر این است که انگیزه لازم برای رسیدن به همدیگر در قالب خانواده ایجاد شود و ازدواج فراهم گردد، اما وقتی همه چیز به هم ریخت، دیگر نمی‌توانید با کسی که شرایط زندگی مشترک را داشته باشد، پیدا کنید. رفت‌وآمد با آدم‌ها تکراری می‌شود و دیگر انگیزه لازم برای ازدواج در وجود انسان ایجاد نمی‌شود.

یعنی جنس تبلیغات در فضای مجازی سبب می‌شود تا انسان از زندگی اصلی خویش و ازدواج بازبماند؟

دهه ۷۰ در مقطع کارشناسی کتابی را تحت عنوان جامعه‌شناسی خانواده می‌خواندیم. در این کتاب نوشته بود: «یکی از انواع روابطی که در غرب شکل گرفت، خانواده‌های هم‌باشی بود.» در آن دوره تصور نمی‌کردیم که خانواده‌های هم بالینی یعنی چی؟ مگر می‌شود که زن و مرد بدون ازدواج با هم زندگی مشترک داشته باشند و بچه‌دار شوند؟

بعد از جنگ جهانی دوم که آمریکا محور عالم شد و هالیوود به عنوان منبع تولید معنا در خدمت گرفته شد، تلاش کرد تا تمام ارزش‌های الهی و همه ادیان ابراهیمی را یکی یکی کنار بزند و از همان دهه ۷۰ و ۶۰ قرن بیستم انقلاب جنسی رخ داد و نتیجه آن همین خانواده‌های هم‌باشی پدید آمد. تصور نمی‌کردیم که الان به دلیل سهولت تبادل اطلاعات زندگی انسان مدرن در فضای خانوادگی و روابط ما نیز مطرح شود.

ازدواج سفید زمانی است که افراد میل‌شان به ازدواج کم می‌شود و پرسه زنی و هرزه‌گردی را جایگزین کارهای مشروع کنند و این فضاها خیلی دل به خانواده و تعاملات درون خانواده نمی‌دهد و به همین دلیل فضای تعامل به شدت سست و کم‌رنگ می‌شود و خانواده‌ها دچار طلاق و گسستگی عاطفی می‌گردند، یعنی از نظر قانونی زن و شوهر هستند اما به لحاظ روحی هر کسی دل در گرو خودش و کسی که در فضای مجازی هست، دارد.

 

  • منبع خبر : رسا