چگونه با ۱۵۰ لایکی که می‎کنید شما را از پدر و مادرتان بهتر می‎شناسند؟/ حرف‌های بی ارزش کاربران، سرمایه مدیران شبکه‌های اجتماعی است به گزارش فمپ از گروه خبری دانا، پیچیدگی فناوری اطلاعات و فضای مجازی به گونه‎ای شده است که خطراتی را هم در پی دارد که این روند مراقبت‎های مناسبی را هم می‎طلبد؛ […]

چگونه با ۱۵۰ لایکی که می‎کنید شما را از پدر و مادرتان بهتر می‎شناسند؟/ حرف‌های بی ارزش کاربران، سرمایه مدیران شبکه‌های اجتماعی است

به گزارش فمپ از گروه خبری دانا، پیچیدگی فناوری اطلاعات و فضای مجازی به گونه‎ای شده است که خطراتی را هم در پی دارد که این روند مراقبت‎های مناسبی را هم می‎طلبد؛ امّا گاهی موضوع آن‎قدر ساده و سهل‎انگارانه قلمداد می‎شود که فراموش می‎کنیم فضای مجازی می‎تواند خطرات مهمی را برای ما که ساده‎ترین استفاده را از آن داریم به همراه دارد. در همین موضوع گفتگوی صریحی با دکتر جواد جاویدنیا؛ سرپرست معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور داریم و در همین ابتدای صحبت، به سراغ موضوع چالش برانگیز سوء‎استفاده از ساده‎ترین اطلاعات کاربران از سوی دشمن پرداختیم.

این موضوع که دشمن در فضای مجازی از اطلاعات ساده و روزمره ما استفاده می‎کند چگونه انجام می‎گیرد؟

ما در عصری هستیم که اطلاعات در حال تجمیع است و این اطلاعات با سیستم‎های رایانه‎ای بسیار قوی قابلیت تحلیل دارد.خود غربی‎ها اذعان دارند که برخی سامانه‎ها وقتی یک کاربر ۱۰ بازدید یا لایک یا فالو انجام می‎دهد، می‎تواند تحلیل شخصیت آن فرد را از دوستش بهتر انجام دهد؛ این روند به گونه‎ای است که با ۱۵۰ لایک از پدر و مادر و با ۳۰۰ لایک از همسر آن فرد بهتر او را شناسایی می‎کند. در این زمینه شرکت‎هایی مانند کمبریج آنالیتیکا شکل گرفته است که فقط تحلیل دیتا می‎کند. این مسائل کاملاً افشا شده است که این شرکت به کمک ترامپ برای انتخابات آمده و از تحلیل دیتای فیس‎بوک استفاده کرد. اطلاعات ۸۷ میلیون کاربر امریکایی در این زمیه استخراج و تحلیل شد و در اختیار ترامپ قرار گرفت.

پس فضای مجازی در انتخابات به کمک ترامپ آمد

ترامپ دو درصد آراء انتخاباتی خود را از توئیتر به‎دست آورد. همه این مسائل را که کنار هم می‎گذاریم به این می‎رسیم که به نوعی سوق دادن دموکراسی به سمت دیکتاتوری را شاهد هستیم. وقتی یک جریانی توانست با اطلاعات بسیار ریز همه افراد را به سمتی سوق دهد که خودش می‎خواهد و در شناخت او تغییر ایجاد کند، به این کار تغییر شناختی هیبریدی می گویند. این‎که چیزی را که ما نمی‎خواهیم طوری جلوه می‎دهد که می‎خواهیم و برای آن سر و دست هم می‎شکنیم. اگر با این اطلاعات ما و فکر ما را مدیریت کنند می‎شود همان دیکتاتوری.

پس همین روند می‎تواند در حوزه اقتصاد هم از سوی دشمن به‎کار گرفته شود

بله؛ اطلاعاتی که در فضای مجازی جمع آوری می‎شود در اختیار بیگانه قرار می‎گیرد و بررسی می‎شود که مردم ایران به چه کالاهایی نیاز دارند؟ به‎جای این‎که همین استفاده در داخل شود، یک شرکت خارجی این کار را می‎کند و کالایی که ما در آن مقطع نیاز داریم را به کشور وارد می‎کند و به اقتصاد لطمه می‎زند؛ این همان جنگ اقتصادی است.

پس می‎توان نتیجه گرفت که حرف‎های ساده و روزمره کاربران در فضای مجازی می‎تواند به‎راحتی در راستای سوء استفاده مورد بهره‎برداری قرار بگیرد؟

درست است. یکی از مدیران شبکه‎ها می‎گوید سرمایه من حرف‎های بی‎ارزش شماست. فکر می‎کنیم حرف بی‎ارزشی می‎زنیم ولی وقتی در کلان جمع و تحلیل می‎شود اطلاعات بسیار ارزشمندی را در اختیار دشمن می‎گذارد. با همین اطلاعات ساده تحلیل می‎شود که الآن در فلان محله اصفهان چه مشکلی را دارند که اگر به آن دامن بزنند اختلاف منطقه‎ای ایجاد می‎شود؟ اختلافات قومیتی، شایعات و روحیه یأس و ناامیدی از همین راه‎ها به وجود می‎آید.

از همین راه‎ها محتواهایی به خانواده‎ها داده می‎شود تا از هم بپاشند. در کشورهای غربی روی سلامت کودکان با هر فرهنگی که دارند حساسیت بالایی وجود دارد. کودکی که از سنین پایین با محتوایات غیر اخلاقی مواجهه بشود انسان سالمی نخواهد بود تا در بزرگ‎سالی حداقل زندگی معمولی داشته باشد چه برسد به این که بخواهد کارآفرین و مدیر باشد.

جوان به‎جای این‎که فکرش درباره خلاقیت باشد همیشه در شبکه‎های اجتماعی است و به جای این‎که نرم افزار نویس باشد رباتی است که از نرم افزار استفاده می‎کند. افزایش افسردگی‎ها، خشونت و اعتیاد به اینترنت حاکی از همین مسئله است.

کوفه زمانی مهد شیعیان بود. مگر در کوفه شیعیان از نظر نظامی ضعیف بودند؟ یک طیف توابین بودند، یک طیف مالک اشتر و یک طیف هم مختار بود. چه اتفاقی می‎افتد کوفه‎ای که مهد شیعه است امام حسین(ع) را به‎عنوان یک کسی که علیه به زعم خودشان، امیرالمؤمنین خروج کرده می‎شناسند؟ این چیزی به غیر از عملیات رسانه‎ای و روانی با ابزار زمان خودش نبود. ارزیابی‎ها و شناخت ما از واقعیات گاهی دگرگون می‎شود. به جای این که در راستای افزایش توان و ارزش‎های خودمان تلاش کنیم، در راستای تضعیف این‎ها کار می‎شود. ما اگر این موارد را در داخل مدیریت کنیم و اقدامات در داخل انجام شود این قوت و قدرت را می‎توانیم به خارج از کشور هم بفرستیم.

ملتی می‎تواند در عرصه بین‎المللی قوی باشد که از داخل هم قوی باشد. زمانی می‎توانیم در عرصه بین‎المللی در فضای مجازی حضور جریان‎ساز داشته باشیم که از داخل قوی باشیم.

* درست است که تهدیداتی وجود دارد، امّا باز این سؤال به‎وجود می‎آید که چرا باید فیلترینگ داشته باشیم؟

برخی می‎گویند فیلترینگ را باید برداریم. ما همه باور داریم که امروز جنگ است؛ در کدام جنگ دست زن و بچه خودمان را می‎گیریم و به منطقه جنگی ‎می‎بریم؟ یا وقتی می‎خواهیم حمله کنیم و تأسیسات دشمن را خدشه‎دار کنیم مرز خودمان را رها می‎کنیم؟ همان‎طور که خیلی از کشورهای دنیا فیلترینگ دارند، باید ما هم داشته باشیم تا مرزی وجود داشته باشد و نواقص خود را برطرف کنیم؛ البته باید از افراط و تفریط در فیلترینگ هم بپرهیزیم و در سالم سازی باید مردم را به کمک آورد.

عربستان امروزه لشکر سایبری تشکیل و آن‎ها را به خوبی آموزش می‎دهد که در راستای باطل خودشان گام بردارند. ما هم باید در راستای حقّ خودمان این کار را بکنیم. به جوان خودمان فیلترشکن می‎دهیم که وارد توئیتر بشود تا یک تویئت ترند شود و در رتبه‎های اول قرار بگیرد. این کار هوشمندانه نیست. چه تضمینی وجود دارد که در این جنگ وقتی وارد فضای دشمن شد شیمیایی نشود؟ ما به این جوان قدرت فکری دادیم که روبروی فکر التقاطی دشمن بایستد؟ با این کار عملاً جوان‎های خودمان را دم تیغ فرستادیم. این کارها باید با آموزش‎های لازم و با استراتژی مناسب باشد و برنامه‎های فکری و عقیدتی مناسبی به آن‎ها ارائه شود. این افراد باید تأثیر گذار باشند نه تأثیر پذیر؛ چرا که اگر تأثیرپذیر بودند آسیب می‎بینند.

* گاهی ما شاهد این ماجرا هستیم که مردم یا بهتر است بگوییم کاربران، به یک‎باره سمت یک پیام‎رسان داخلی یا خارجی هجوم می‎آورند و چه حلقه گمشده‎ای وجود دارد که این اتفاق با همین شدّت برای استقبال از پیام‎رسان‎های داخلی نمی‎افتد؟

یک حلقه گمشده حلقه فنّی است. وقتی می‎خواهیم مردم را از بستری منع کنیم باید جایگزین مناسب داشته باشیم. دومین حلقه گمشده تبلیغات است. در واقع باید به‎طور مناسب معرفی شود و سطح انتظارات واقعی باشد. یک پیام‎رسان پنج سال همه امکانات و پهنای باند کشور در اختیار تلگرام بوده و بهترین کیفیت ذخیرهسازی در خارج و زیرساخت‎های بهبود این سرعت در داخل را در اختیار داشته و امروزه با پیام‎رسان‎های داخلی مقایسه می‎شوند. تلگرام هم روزهای اول ایرادات و محدودیت‎هایی داشت. نرم‎افزاری در دنیا وجود ندارد که روزانه حدود ۸۰۰ هزار ورودی داشته باشد و با اشکال مواجه نشود.

این نیازمند برنامه‎ریزی تدریجی است، یعنی تدریجی از امکانات تلگرام کم می‎کردیم و به داخلی‎ها اضافه می‎کردیم و خدمات را ارائه می‎دادیم. امّا متأسفانه بیشتر خارجی را تقویت کردند و امکاناتی را که می‎توانستیم به داخلی ارائه بدهیم ندادیم؛ همچنین سنگ‎اندازی‎هایی هم در راه پیشرفت پیام‎رسان‎های داخلی شد و به آن‎ها گفتند ما همین‎قدر داریم و شما باید تلاش کنید و به حدّ پیام‎رسان‎های خارجی برسید. این‎جا یک شرایط غیر منطقی ایجاد شد و مردم هم در انتخاب مستأصل ماندند.

 

هر چه مهلت دادیم دیدیم ابزاری که علیه امنیت و اقتصاد به کار گرفته می‎شود در حال تقویت است. ما هم تا جایی می‎توانیم صبر کنیم و باید در مقابل این تهدیدات بایستیم و دفاع کنیم. حتّی اطلاع‎رسانی لازم درباره خطرات پیام‎رسان‎های خارجی و تهدیدات آن‎ها هم انحام شد. کدام یک از مراجع اقتصادی کشور به مردم هشدار دادند که گرام خریداری نکنند و ارزهای مجازی به چه صورتی است و مردم را با مخاطرات آن آشنا کنند.

* جرائم فضای مجازی در کشور ما در مقایسه با سایر کشورها چگونه است؟

این گونه جرائم در تمامی کشورها یک نوع است و فقط این تفاوت را دارد که قبل از ورود فناوری تنظیم مقررات و مسائل امنیتی شکل می‎گیرد و بعد وارد می‎شود، امّا در کشور ما این‎طور نیست. ما از الآن هشدارهای لازم را درباره اینترنت اشیاء را می‎دهیم که مقرراتی تدوین شود و این کار با نظر همه اجزای درگیر صورت بگیرد.

* و در پایان این‎که از ارزهای مجازی و قوانین مربوط به آن چه خبر؟

پیش‎نویسی در بانک مرکزی درباره ارزهای مجازی تدوین شده و گفتند که ما کاری به مقررات‎گذاری نداریم و مردم می‎توانند در صرافی‎ها معامله کنند. مگر می‎شود بانک مرکزی که اقتصاد را در اختیار دارد بگوید من راجع به مقررات‎گذاری ارز مجازی کاری نمی‎کنم؟

پس جنبه های امنیتی چه می‎شود؟ اگر جرم و پول‎شویی و سرقت انجام شد چه کسی پاسخگوست؟ دنیا برا این مسائل فکر کرده و بر مبنای آن مقررات گذاشته؛ ولی ما نمی‎توانیم به رسمیت بشناسیم امّا مقرراتی نگذاریم. اگر از قبل راجع به شبکه‎های اجتماعی قوانینی را می‎نوشتیم و ضوابط از همان روزهای اول وجود داشت الآن با این مشکلات عدیده مواجه نبودیم. البته با استفاده از ابزارهای قانونی به دنبال اجرای این دست از مقررات هستم.