دکتر الهام اکبری- مدرس دانشگاه و دکترای یادگیری الکترونیکی از دانشگاه اوترخت هلند: مطابق بررسی های علمی دقیق، امروزه شبکه های اجتماعیِ آنلاین محبوب ترین ابزار ارتباطی در بین نسل جوان در سراسر دنیا محسوب می شوند و به نظر می رسد محبوبیت این شبکه ها در بین نسل جوان ایرانی هم مشهود می باشد. […]

دکتر الهام اکبری- مدرس دانشگاه و دکترای یادگیری الکترونیکی از دانشگاه اوترخت هلند:

مطابق بررسی های علمی دقیق، امروزه شبکه های اجتماعیِ آنلاین محبوب ترین ابزار ارتباطی در بین نسل جوان در سراسر دنیا محسوب می شوند و به نظر می رسد محبوبیت این شبکه ها در بین نسل جوان ایرانی هم مشهود می باشد. اما تفاوت های عمده ای بین استفاده از این شبکه ها در ایران با سایر کشورهای اصطلاحا پیشرفته و غربی ها وجود دارد. یکی از عجیب ترینِ این تفاوتها این است که در بین کاربران ایرانی استفاده از این شبکه ها نشان دهنده کلاس اجتماعی بالاتر و پرستیز اجتماعی بیشتر است و اگر کسی از این شبکه ها استفاده نکند به زعم بسیاری از کاربران ایرانی دچار جمود و عقب افتادگی ست!

نکته دیگر این است که این شبکه ها در دنیای معاصر کارکردهای مختلفی دارند و اصطلاحا چندکارکرد یا مالتی فانکشنال محسوب می گردند، اما در ایران بیشترین تمرکز در استفاده از آنها بر روی مباحث سیاسی و در کنار آن به طبع پخش اخبار نادرست و شایعات است، و خود همین مسئله باعث تفاوت بعدی کاربران ایرانی با سایر کاربران در کشورهای پیشرفته شده است؛ بدین معنا که در این کشورها به اخبار منتشر شده در این فضاها اعتماد زیادی وجود ندارد و عموما کاربران به این اخبار توجه ندارند و به باز پخش آنها نمی پردازند و حتی ارسال مجدد این گونه اخبار مذموم است. در حالی که در ایران روزانه صدهاهزار و شاید میلیون ها بار پیام و اخبار نادرست بازنشر می شود و به صورت کلی بسیاری از مردم هم آنها را باور کرده و مدام در مهمانی، کوچه و بازارو… به آنها استناد می کنند. لذا در این راستا آنچه بایستی مورد مداقه جدی قرار گیرد این است که بحث استفاده از نوع پیام رسان و داخلی یا خارجی بودن آن در درجه دوم اهمیت قرار دارد و آنچه مهم است این است که آموزش نحوه صحیح استفاده از این پیام رسانها و شبکه ها و آنچه اصطلاحا از آن تحت عنوان فرهنگ سازیِ استفاده از آن یاد می شود، بایستی در درجه اول اهمیت برای سیاستگزاران فرهنگی و تکنولوژیک ایران باشد. لذا، در این راستا بایستی بالا بردن رسواد رسانه ای مورد توجه جدی و در درجه اول اهمیت قرار گیرد.

نکته بعدی، رفتار متناقض سازمان عریض و طویل صداوسیما می باشد؛ که در ماه های اخیر در قالب چالش استفاده از پیام رسان داخلی بروز و ظهور یافته است. در حالیکه ماهها و روزهاست که صدا و سیمای جمهوری اسلامی در بالابردن سواد رسانه ای مردم بی توفیق بوده است، بطور همزمان در پروسه ای متناقض نیز گرفتار آمده است. بدین معنا که سبلریتی های مورد حمایت این سازمان به عنوان کارگران بی جیرو مواجب شبکه های اجتماعی خارجی ،مشغول تلاش و کار در این شبکه ها هستند و مدام هم مردم را به استفاده از این شبکه ها تشویق می کنند! طنز قضیه آنجاست که سازمان محترم صدا و سیما اخیرا در یک حرکت عجیب و به صورت شبانه روزی به یکباره قصد دارد درطول یک یا دو هفته مردم را قانع کند تا از شبکه های اجتماعی داخلی استفاده کنند!

فارغ از اینکه صدا و سیما متاسفانه در طول سالهای اخیر استراتژی و برنامه درست و حساب شده ای در رابطه با فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نداشته است، در چند روز اخیر شاهد حضور پررنگ و شتابزده اعضای شورای عالی فضای مجازی در تلویزیون هستیم، شورایی که قطعا اگر نگویم اصلی ترین مسبب وضع نابسامان امروزفضای مجازی ست، قطعا از مهمترین عوامل این شرایط است. شورایی که بایستی عالی ترین مرجع قانونگذاری و سیاستگذاری در این حوزه باشد، در طول این مدت نتوانست به وظیفه خود عمل کند؛ شورایی که یا جلسات آن تشکیل نمی شود یا اگر به صورت نامنظم هم تشکیل شود، هیچ خروجی مشخص و اثر گذاری تا کنون نداشته است؛ شورایی که رئیس آن اعلام می کند با اعلام فیلترینگ تلگرام کام مردم را تلخ نکنید، در حالیکه همان شب دبیرش در تلویزیون از بایدهای فیلترینگ تلگرام صحبت می کند! طرفه آنکه صحبت های دبیر شورا در مورد خطرات تلگرام برای امنیت ملی کشورها و از جمله کشور ما و تهدید اقتصاد ملی از طریق ارزهای مجازی که هیچ گونه نظارتی بر آنها نیست و …؛ انگار کشف جدیدی است و گویا در سه سال اخیر که دلسوزان کشور و متخصصان حوزه فضای مجازی در این مورد هشدار می دادند، این حضرات در خواب تشریف داشته، یا گویی در سیاره ای دیگر زندگی می کردند و هیچ گونه تماسی با کره خاکی نداشه اند! و تازه متوجه خطرات این شبکه ها شده اند.

نکته بعد در مورد چالش استفاده از شبکه های داخلی است، و آن اینکه که (به سبب ضعف مراکز تصمیم ساز و سیاستگذاری) در کشور ما بر خلاف کشورهایی که به آنها اشاره شد، متاسفانه پیام رسان بومی قوی جایگزین که بتواند با پیام رسان های جهانی رقابت کند طراحی نشده است. در کشورهای غربی و اروپایی و حتی برخی کشورهای شرق آسیا، عموما پیام رسان های بومی آنها یا اولین شبکه معروف و مورد علاقه کاربران است است، یا دومین رتبه را به خود اختصاص داده است. دلیل این مسئله هم این است که دولت های آنان در این حوزه سرمایه گذاری بسیار خوبی انجام داده و پیام رسان هایی تولید کرده اند که از نظر ظرفیت و قابلیت و جذابیت، چیزی کمتر از شبکه های اجتماعی سایر کشورها ندارند.

در کشور ما متاسفانه نه تنها در چند سال اخیر به حوزه طراحی و تولید پیام رسان های داخلی توجه نشده است، بلکه با یک نگاه سیاسی خلاف امنیت ملی، بالاترین مقامات اجرایی کشور، تا آنجا که در توان داشتند برای شبکه روسی تلگرام تبلیغ و کسب محبوبیت کردند. پیدا کردن شواهد این مدعا کار پیچیده و سختی نیست. می توان با یک جست و جوی ساده در فضای مجازی، به سخنان مسئولان دولتی از جمله رییس جمهور محترم در مورد مخالفت با فیلترینگ تلگرام دسترسی یافت. طرفه آنکه در روزهای اخیر که زمزمه مسدود کردن تلگرام مطرح است، یکی از طرفداران رییس جهمور که خود و پدرش در سالهای اخیر در تئوریزه کردن اشتباهات قوه مجریه ید طولایی داشته اند؛ در مطلبی ضمن مخالفت با مسدود کردن تلگرام می نویسد دولت روحانی تنها دو دستاورد داشته است: یکی برجام و دیگری عدم فیلترینگ تلگرام. اولی را ترامپ از بین برده است و آقای روحانی بایستی از دومی محافظت کند!

در چنین فضایی قطعا کار برای پیام رسان های داخلی سخت خواهد بود، چراکه این پیام رسان ها هم بایستی بتوانند امکانات و شرایط خود را بهبود بخشند هم در فضای سیاست زده امروزی (که بخش هایی از کشور که عمدتا در قوه مجریه عهده دار پست های کلیدی اند، موافق پیام رسان های داخلی نیستند)؛ کسب اعتماد و محبوبیت کنند.

یکی دیگر از چالشهای بر سر راه استفاده از پیام رسان های داخلی این است که که به غلط در بین عموم مردم جا افتاده است که دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی داخل کشورها نمی توانند به اطلاعات کاربران در پیام رسان های خارجی دست پیدا کنند، این در حالیست که تنها محدودیتی که در این رابطه وجود دارد عدم مسدود کردن کانال یا صفحه یا اکانت کاربراست، و در غیر این صورت دسترسی به اطلاعات و فعالیتهای کاربران بسیار ساده و ابتدایی می باشد. مردم باید بدانند وقتی از این شبکه ها استفاده می کنند به راحتی هرچه تمام تر، تمام اطلاعات و فعالیتهای آنها در داخل و خارج قابل ثبت و مشاهده است و هیچ راهی هم برای جلوگیری از این اتفاقات، مگر ترک این پیام رسان ها وجود ندارد.

در مجموع آنچه بایستی مورد توجه قرار گیرد این است که قبل از هر چیز، لزوم استفاده از پیام رسان های داخلی بیش ازهر کسی باید برای دولتمردان جا بیفتد و دولتمردان از نگاه های جناحی وسیاسی خلاف امنیت ملی در جانبداری از شبکه های خارجی بپرهیزند، و در عین حال پیام رسان های داخلی هم با تمام توان بتوانند خود را بهبود داده و ارتقای کیفی و کاربردی ببخشند. صدا و سیما هم بایستی در یک عملکرد مستمر و دائمی به دور از جانبداری های خاص به این بحث مهم بپردازد، و نگاه مبتنی بر فنی زدگی هم از روی این شبکه ها برداشته شود. امروزه بیشتر از اینکه کارشناسان حوزه علوم رفتاری و اجتماعی در رابطه با این پیام رسان ها صحبت کنند، شاهد انتشار نظرات مهندسین کامپیوتر و اطلاعات و ارتباطات .در این حوزه هستیم که این رویکرد بایستی در صدا و سیما تغییر کرده و کار در حوزه اظهار نظر و فرهنگ سازی به دست متخصصان علوم انسانی سپرده شود