دکتر «محمدمهدی مولایی» در پژوهشی که در این رابطه برای رساله دکتری خود تحت عنوان «آینده های کیفیت محتوا در فضای مجازی ایران» انجام داده، سناریوهایی را برای «آیندههای» کیفیت محتوا در فضای مجازی ایران متصور شده است. پژوهشگر رسانه و فرهنگ با ترسیم سناریوهای مختلف برای کیفیت محتوای فضای مجازی ایران در سال 1404، […]
دکتر «محمدمهدی مولایی» در پژوهشی که در این رابطه برای رساله دکتری خود تحت عنوان «آینده های کیفیت محتوا در فضای مجازی ایران» انجام داده، سناریوهایی را برای «آیندههای» کیفیت محتوا در فضای مجازی ایران متصور شده است.
پژوهشگر رسانه و فرهنگ با ترسیم سناریوهای مختلف برای کیفیت محتوای فضای مجازی ایران در سال 1404، آینده مطلوب را اتصال به شبکهای دانست که تحت سلطه هیچ قدرتی اعم از شرکتها و یا دولتها نباشد و در آن، حاکمیت نقش مقررات گذار را دارد.
یک پرسش مطرح برای بسیاری از اذهان این است که محتوای فضای مجازی در سال 1404 چه خواهد بود و ایران چه آیندهای در این فضا دارد؟ به عبارت دیگر، آینده فضای مجازی ایران قرار است به کجا برسد و باید چه قدم هایی در جهت آن برداشت.
این مطالعه که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ارائه شد، با حضور بیش از 48 خبره در حوزههای فنی، کسب و کارهای مرتبط با محتوای مجازی، پژوهشگران و مدرسان ارتباطات، مدیران و کارشناسان سازمان های حاکمیتی مرتبط و مدرسان آینده پژوهی، به نتیجه رسیده است.
به پیشواز آیندهها
آنچه در نگاه نخست در نام این پژوهش نظر را جلب می کند، استفاده از واژه «آیندهها» به جای «آینده» است.
دکتر مولایی توضیح میدهد: من با نگاهی چندگانه سراغ آینده اینترنت رفتم. این نگاه چندگانه، آیندههای متفاوتی را ترسیم کرده است، به طوری که به اتفاقاتی که پیش روست می گوییم «آیندههای ممکن». آیندههایی که برخی ممکن هستند، برخی باورکردنی، برخی محتمل و برخی مطلوب. آیندهای که من بیشتر در خصوص آن تحقیق کردم و به نتیجه رسیدم، آینده مطلوب است.
تعامل، شواهد، خبرگی و خلاقیت
این پژوهشگر تحقیقاتش را با استفاده از ترکیب روش شناسیهای مختلف با محوریت موضوعات خلاقیت، تعامل، شواهد و خبرگی آغاز کرده و عوامل موثر بر آینده کیفیت محتوا را مورد بررسی قرار داده است. «برای این کار از مدلهای مختلف استفاده و سعی کردم یک نگرش کلی به موضوع مورد نظر داشته باشم. درست است که هدف تهیه این پژوهش درباره کیفیت محتوای فضای مجازی است اما باید موضوعات فناورانه را در دل مسائل دیگر ببینیم و فقط به حوزه ای که موضوع مورد نظرمان به آن تعلق دارد، بسنده نکنیم.»
مولایی بر همین اساس برای کسب نظرات مختلف افراد در حوزه های مختلف، اقداماتی انجام داد: «برای گردآوری دادهها با خبره های حوزه های مختلف مصاحبه شد، مقالات داخلی و خارجی مرتبط با موضوع و مجموعه اخبار رسانه ای و فناوری را جمع آوری کردیم و با روش گذاری شروع به خلاصه کردن آنها کردیم. به این ترتیب از 300 مورد اثرگذار یافت شده و در نهایت با تحلیل یافته ها، تعداد 11 نیروی کلیدی در محیط محتوا شناسایی شد که بر کیفیت محتوا در فضای مجازی ایران اثرگذار خواهند بود. از این تعداد 4 مورد در سطح ملی و هفت مورد در سطح جهانی و دارای وجوه ملی هستند.»
او در ادامه پژوهش خود، با نرم افزارهای روز دنیا، اثرات متقابل عوامل اصلی و نظرات کیفی را به اعداد کمی تبدیل و دادههایش را تحلیل کرد. در نهایت بر اساس اولویت بندی، «عدم قطعیت های کلیدی» مطرح شد. «عدم قطعیت عنصری از آینده است که ما نمی توانیم قاطعانه سمت و سوی آن را مشخص کنیم و اجماع نظری در خصوص سرنوشت آن وجود ندارد».
سناریوهای متفاوت
آینده های متفاوتی پیش رو وجود دارد که می توان با سناریوهای متفاوت به آن رسید. از این جهت بسیاری از افراد میگویند «سناریوپردازی» میتواند بهترین دستاورد نهایی برای هر کار آینده پژوهانه باشد.
مولایی با اشاره به این مسئله گفت: زمانی که از آینده صحبت میکنیم عناصر مختلفی برای رقم زدن آن وجود دارند. یکی از عناصری که بیشتر از آن شنیدهایم «روندها» هستند. روندها چیزهایی هستند که سمت و سوی آنها شکل گرفته است و میتوان با یک تخمین قابل قبول، سرنوشت انها را پیشبینی کنیم.
«مثلا زمانی که درباره آینده جمعیت در ایران صحبت می کنیم، به نظر می رسد اجماع نظری وجود دارد که جمعیت ایران به سمت پیر شدن پیش میرود و اختلاف نظر فقط در خصوص میزان این پیر شدن است. این یک «روند» است. اما برخی عناصر از جنس عدم قطعیت هستند. مانند مسائل سیاسی، بین الملل، اقتصادی که نمی توان به طور قطع گفت در خصوص آنها چه اتفاقی رخ خواهد داد. مانند این که شاید نتوانیم به یک اجماع برسیم که سرنوشت تورم در ماه های آینده چه خواهد شد؟ ممکن است هر فرد استدلالی را مطرح کند و فرد دیگر مخالف باشد. عدم قطعیتها چند شکل متفاوت دارند که یا ناشی از اطلاعات ناکافی ما هستند و یا عدم قطعی ذاتی دارند. اگر عدم قطعیت ناشی از اطلاعات پایین ما باشد باید در خصوص آن تحقیق کنیم. عدم قطعیت های ذاتی مواردی هستند که نمی توان آینده آن ها را تخمین زد. اینها بهترین گزینه برای سناریوپردازی هستند.»
عدم قطعیت ها آینده را مشخص میکنند
عدم قطعیت هایی که این پژوهشگر توانست در خصوص آنها سناریو پردازی کند، به چهار مورد رسید؛ کاربر یا فناوری محوری، وضعیت شبکه، توازن قدرتهای جهانی و خط مشی ایرانی که هر یک حالت های منحصر به خود را دارند: «زمانی که از کاربر یا فناوری محوری صحبت میکنیم، این پرسش مطرح می شود که آیا تا 5-6 سال آینده فضا به صورتی است که کاربران آزادی عمل داشته باشند؟ چیزی که سالهای اول حضور وب وجود داشت و به نظر می رسد در حال حاضر قدرتها و شرکتهای بزرگ محدودیت هایی در این زمینه ایجاد خواهند کرد.
دومین عدم قطعیت وضعیت شبکه است؛ این که تا سال 1404 ما به چه شبکه اینترنتی دسترسی خواهیم داشت؟ شبکه ایرانی متصل به شبکه جهانی؟ شبکه ایرانی مستقل از شبکه جهانی؟ شبکه ایرانی، یکی از شبکه های جهانی؟»
مولایی ادامه داد: سومین عدم قطعیت توازن قدرت های جهانی است. این که در آینده شرکتها بازیگران اصلی بلامنازع در عرصه آیتی و فضای مجازی باشند؟ دولتها بازیگران بلامنازع باشند؟ قدرت توزیع شده و پراکنده بین بازیگران باشد؟
او در خصوص چهارمین عدم قطعیتی که در پژوهش خود به آن رسیده است، گفت: خط مشی ایرانی، چهارمین عدم قطعیت ما در این پژوهش است. این که خط مشی همان است که حاکمیت در سطح کلان در خصوص فضای مجازی پیگیری خواهد کرد؟ یا شکلی از حاکمیت همه جا حاضر باشد، به این مفهوم که از سیاست گذاری تا سرمایه گذاری و تولید محتوا را با استفاده از نهادهایی که وجود دارد جلو ببرد. یا این که حاکمیت در نقش ناظر ظاهر شود و سعی کند به تدریج ویژگی تولید محتوا و حمایت از تولید محتوا را کنار بگذارد و سطحی از اختیاراتش را واگذار کند.
نهنگ در اقیانوس
مولایی در رساله دکتری خود سناریوهایی را مطرح و میزان باورپذیری و مطلوبیت
آنها را محاسبه کرده و در نهایت به پنج سناریو رسیده است: «نهنگ در
اقیانوس؛ ایرانی را متصور می شود که متصل به شبکه ای است که هیچ قدرت مطلقی
بر آن تسلط ندارد. امکان حداکثری مشارکت آزادانه کاربران در تولید، توزیع و
مصرف محتوا در آن فراهم است و همین زمینه شکوفایی و بروز خلاقیت ها در
تولید محتوا را فراهم می کند. حاکمیت ایران نیز به عنوان مقررات گذار زمینه
فعالیت شهروندان، شرکت های خصوصی، نهادهای مدنی و سایر ذینفعان حوزه محتوا
را تسهیل میکند. در این سناریو تمدن ایران با اتکا به ذخایر چند فرهنگی
خود و ایفای نقش فعالیت و همگرایانه حاکمیت، شهروندان، شرکتهای خصوصی و
نهادهای مدنی خواهد توانست در عرصه تولید محتوا در فضای مجازی به قدرت
منطقهای تبدیل شده و در سطح جهانی هم محصولاتی برای ارائه داشته باشد.»
ماهی در آکواریوم
دومین سناریو، ماهی در آکواریوم نام دارد که بر اساس پژوهش دکتر مولایی، در
آن شرایط شرکت های فراملیتی به قدرت مطلق فضای مجازی تبدیل شده اند و خود
را پایبند اصول بومی نمی دانند: «در این شرایط آنها به چیزی جز کسب سود
بیشتر نمی اندیشند. فعالیت کاربران در چارچوب های محدود کننده و از پیش
تعیین شده ممکن است و کاربران عملا در جایگاه بردگان مدرن در این شرکتهای
قرار گرفتهاند. در این سناریو، ایران متصل و بخشی از این شبکه نیست و با
ایجاد یک اینترنت ملی
تحت عنوان شبکه ملی اطلاعات، چارچوب معینی را برای فعالیت شهروندانش تعیین
کرده است. در اینترنت ملی حاکمیت فراتر از مقررات گذار، یکی از ذینفعان
اصلی در تولید، توزیع و انتشار محتواست و جدی ترین بازیگر به حساب می آید.
حضور تمام قد حاکمیت عرصه را برای شهروندان و بخشهای خصوصی و مدنی تنگ
کرده و مانع بلوغ و شکوفایی آن هاست.»
دلفین در خلیج
سومین سناریو دلفین در خلیج نام دارد که بر اساس آن، فضای مجازی ایران
آینده ای متصل به شبکه جهانی تحت سلطه شرکتهای فراملیتی است، «این شرکتها
با سلب آزادیهای گسترده کاربران در فضای مجازی امکان فعالیت کاربران را
تنها در چارچوب محدودکننده و از پیش تعیین شده فراهم میکنند. با این حالت
حاکمیت ایران در جایگاه مقررات گذار تلاش میکند مدافع حقوق شهروندانش در
این شرایط جدید سلطه باشد و امکان حداکثری بهره برداری از این فضای از پیش
تعیین شده را فراهم آورد. حاکمیت با تعامل مناسب با شهروندان و بخش های
خصوصی و مدنی زمینه را برای ایفای نقش آنها در سطح ملی و فراملی فراهم
میکند. در دنیایی که شرایط بین المللی ایدهآل ما نیست، با نوعی نگاه به
درون و هم گرایی بین حاکمیت، شهروندان، شرکت های خصوصی و نهادهای مدنی،
ایران در عرصه تولید و مصرف محتوا حرف هایی برای گفتن خواهد داشت و مانند
بسیاری از شرکت های منطقه تابع و مصرف کننده صرف محصولات جهانی نخواهد
بود.»
لاکپشت در تشت
سناریوی بعدی لاکپشت در تشت است. آینده ای که این سناریو متصور شده افول
نقش شرکتهای تجاری در حوزه فاواست. در این سناریو دولت-ملت ها مجددا
توانسته اند قدرت سابق خود در قرن بیستم را بازیابی کنند. حاکمیت ایران نیز
با تسلط کامل بر حوزه زیرساخت و شبکه، امکان فعالیت کاربران را در چارچوب
معین فراهم کرده است. «بر اساس این سناریو، ایرانیان به شبکه مخصوص خود
دسترسی دارند در سرویس های بومی فعالیت می کنند که توسط حاکمیت و نهادهای
وابسته به آن تهیه و تدارک دیده اند.
مرزهای فضای مجازی ایرانی تا حدی منطبق با مرزهای سرزمینی کشور ایران تعریف
شده و تهدیدهای امنیت ملی از ناحیه فضای مجازی به حداقل خود رسیده است.
شهروندان با سرویس های مجازی حاکمیت ساخته روزگار را سپری می کنند و تولید و
توزیع محتوا تنها توسط افراد و شرکت هایی که صلاحیت شان تایید شده تحت
قوانین و نظارت سفت و سخت حاکمیت جریان دارد.»
قوباغه در برکه
قورباغه در برکه پنجمین سناریویی است که این پژوهشگر در تحقیقات خود به آن
رسیده است و بر اساس آن شرکت های بزرگ چند ملیتی قدرت بلامنازع دنیای
فناوری هستند و قوانین شبکه جهانی زیر نظر آنها تدوین میشود: «ابزارهای
دیجیتالی و زیرساخت های شبکه ها برخلاف دوران اولیه اینترنت در محیطی
محدود، امکان فعالیت کاربران در چارچوب های از پیش تعیین شده را فراهم کرده
اند. در این شرایط جهانی، وضعیت ایران از وجهی شبیه به سایر نقاط دنیا و
از وجهی متفاوت با دنیاست. فعالیت ایرانیان نیز همچون دیگر کاربران در
چارچوبی محدود شده انجام می شود، با این تفاوت که این محدودیت به جهت
مستقیم و بومی بودن شبکه در ایران مضاعف است. هر چند که چه بسا اینترانت
ملی برای ایرانیان جایگزین شبکه اینترنت جهانی شده است، اما حاکمیت در
محدوده بومی شده اجازه فعالیت تعریف شده به شهروندان و شرکت های خصوصی را
می دهد و تلاش میکند با ایفای نقش ناظر کمتر در حوزه تولید محتوا به شکل
مستقیم دخالت کند و تنها در جایگاه سیاست گذار باقی بماند.»
دکتر محمدمهدی مولایی شاخص ها و علائم راهنمای سناریوها را تعیین کرد و به
این نتیجه رسید که آینده مطلوب برای کیفیت محتوای مجازی ایران در سال 1404
سناریوی «نهنگ در اقیانوس» است؛ ایرانِ متصل به شبکه ای که تحت سلطه هیچ
قدرت مطلقی اعم از شرکتها و دولتها نیست.
- منبع خبر : خبرگزاری ایتنا
Monday, 9 December , 2024