اکنون فضای مجازی به محیطی آزاد برای حضور کم هزینه فراغتی کودک و نوجوان تبدیل شده و مداخلهی این ابررسانه مدرن در تربیت فرزندان بر کارکردهای سنتی خانواده، مدرسه و جامعه سایه انداخته است. حاکمیت همانسان که در زمینه تأمین امنیت و سلامت جامعه وظایف غیرقابل چشمپوشی و غیرقابل واگذاری دارد، در حوزه تربیت نیز […]
اکنون فضای مجازی به محیطی آزاد برای حضور کم هزینه فراغتی کودک و نوجوان تبدیل شده و مداخلهی این ابررسانه مدرن در تربیت فرزندان بر کارکردهای سنتی خانواده، مدرسه و جامعه سایه انداخته است.
حاکمیت همانسان که در زمینه تأمین امنیت و سلامت جامعه وظایف غیرقابل چشمپوشی و غیرقابل واگذاری دارد، در حوزه تربیت نیز که ضامن حفظ و رشد و تعالی منابع انسانی سرزمین مادری است، وظایفی دارد که تا آنها را انجام ندهد انتظار عاملیت از مردم در این حوزه نمیتواند داشته باشد.از جمله این وظایف، تأمین امنیت و سلامت برای محیطهای تربیت در کشور است. اکنون فضای مجازی به محیطی آزاد برای حضور کم هزینه فراغتی کودک و نوجوان تبدیل شده و مداخله این ابررسانه مدرن در تربیت فرزندان بر کارکردهای سنتی خانواده، مدرسه و جامعه سایه انداخته است. اما آیا حاکمیت همانطور که بر امنیت و سلامت بوستانها و مراکز تفریحی-فراغتی کودکان و نوجوانان اعمال نظارت و مدیریت میکند، در فضای مجازی کودک و نوجوان (در سه ساحت: زیرساخت، پلتفرم و محتوا) ورود نظارتی یا مدیریتی دارد؟
آیا امنیت و سلامت فضای مجازی برای تربیت کودک و نوجوان از وظایف بر زمینماندهی حاکمیت نیست؟
آیا پیش از تأمین این مقدمهی حاکمیتی میتوان از مردم و فعالان تربیتی (عوام و خواص) انتظار داشت تا خود به فکر ارتقای سطح تربیت کودک و نوجوان در فضای مجازی باشند؟
آیا افزایش مهارتهای دسترسی و تحلیل رسانهای کودک و نوجوان (با اسم رمز سواد رسانهای) جایگزین ایمنسازی و سالمسازی محیط مجازی میشود؟
آیا در همهی سالهای گذشته، کسی از مدیران و کارشناسان و اندیشمندان صدا و سیما از اثرات مخرب کتابهای کمک درسی و کلاسهای کنکور و … بر فضای تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان آگاه نبوده است؟ پس چرا برای حذف تبلیغات کتابهای کمک درسی از تلویزیون باید وزیر آموزش و پرورش به رهبر انقلاب نامه بنویسد؟
جلوگیری از ارسال پیامکهای تبلیغاتی انبوه از سرشمارههای غیرتبلیغاتی (۰۹۱۰، ۰۹۱۹، ۰۹۹۱ و …) برای اپراتورهای تلفن همراه، پیچیدگی فنی محیرالعقولی دارد؟ پس چرا هر روز همهی ما دهها پیامک مخرب غیرتربیتی (از دعوت به … تا استفاده از …) دریافت میکنیم؟
آیا کودک و نوجوان ایرانی امروز در هنگام حضور در فضای مجازی با کمبود ویدیوی مناسب روبروست؟ آیا برای مثال بایگانی پنجاه سالهی انیمیشن جهان، با دوبله فارسی و مناسبسازی فرهنگی، از صدها مسیر مختلف در اختیار بچهها نیست؟ آیا بچههای ما به ویدیوی بیشتری نیاز دارند؟ پس چرا وزارت فاوا (!) معرکههای مضحکی مثل جشنواره «کودک آنلاین» با هدف ایجاد فرصتهای نو (!) در فضای مجازی راه میاندازد که هدفش صرفاً تولید ویدیوی بیشتر و بیشتر برای کودکان است؟ ویدیو به وزارت فاوا چه ربطی دارد؟
چرا اینترنتی که به طور معمول در خانهها و تلفنهای همراه استفاده میکنیم از نظر تربیتی برای کودک و نوجوان مناسب نیست و برای مناسبسازی آن باید «سیمکارت کودک» خریداری کنیم و هزینهی پاکسازی محیط مجازی را علاوه بر هزینهی دسترسی عمومی بپردازیم؟ آیا نباید این روال برعکس باشد؟
پاسخ این سؤالات ساده و سؤالاتی از این دست در یک کلمه خلاصه میشود: “تعارض منافع”، صدا و سیما از تبلیغ کنکور پول در میآورد اپراتورهای تلفن همراه از ارسال پیامک انبوه پول در میآوردند وزارت فاوا از مصرف پهنای باند اینترنت با تماشای ویدیو پول در میآورد.شرکتهای اقماری اپراتورها از خدمات ارزش افزوده پول در میآورند و از این دست بسیار…اگر حاکمیت وظیفهی تربیت را بر دوش خود احساس میکند، باید ارادهای قوی برای رفع «تعارض منافع» در همهی حوزههایی داشته باشد که کودک و نوجوان را نه به مثابه سرمایههای انسانی آینده، که به چشم مصرفکنندههای بالقوه امروز و مشتریان بالفعل فردا میبینند.تا وقتی امر تربیت برای حاکمیت یک امر جدی نیست، آش همین است و کاسه همان!
- نویسنده : تلخیصی از مقاله حسین غفاری
- منبع خبر : فرهنگ سدید
Saturday, 16 November , 2024