دسترسی ها

**ساحل چگونه ناآرام می شود؟

کارشناس‌ ارشد رسانه و علوم شناختی تصریح کرد رسانه های بیگانه کارشان این است که میان سپرهای محافظتی ذهن مخاطب را که همان ساحل تلقی می شود آرام آرام باریک کنند و خیلی جاها از بین ببرند تا موجب تخریب بیشتر شود.

او افزود: قطعاً در تکنیک خط ساحل (الا و لابد این قطعی است) باید در داخل به رسانه های بیگانه کمک بشود وقتی که مخاطب با پدیده‌ای به عنوان صف مرغ مواجه می شود، یعنی به لحاظ ذهنی، خط ساحل در ذهنش که نوعی حفاظت است و نوعی صیانت، کم رنگ تر می شود.

داودی گفت: پس اگر رسانه های بیگانه یک موج بزنند، سیاستمدار یا دولت و یا کارگزار، در داخل صفحه مرغ ایجاد می کند.

این کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی با بیان اینکه رسانه های بیگانه از خارج بر روی مخاطبان داخل هجمه وارد می کنند گفت: طرف نمی خواهد در انتخابات شرکت کند، چرا شرکت نمی کنید؟ به خاطر اینکه بعد از ۴۰ سال آخر رسیدیم به صف مرغ؛  برای چی شرکت کنم!

داودی افزود: موج روی ذهن مخاطب و روی ساحل خوابیده است و تأسیسات ذهنی به هم ریخته است، اینجاست که رسانه های بیگانه به دنبال کوچک تر کردن خط ساحل هستند چون این موج هایی که می خواهند ایجاد کنند ارتفاع ندارد، پس موج با ارتفاع پایین هم می تواند ساحل را به هم بزند.

داودی گفت: این خط ساحل یعنی ارتباط مستقیم بین عواملش، در همه حوزه ها، در داخل با خودش در خارج از ذهن مخاطب است.شگردهای رسانه ‌های بیگانه برای تغییر ذهن مخاطب فارسی زبان هر روز بیشتر می ‌شود، شناختن و درک این جنگ شناختی قسمتی از سواد رسانه‌ای مورد نیاز امروز ایران‌مان است.

**علوم شناختی و تحول اساسی در جامعه

به گزارش فارس، علوم شناختی جزو علومی است که می تواند تحول اساسی در جامعه ایجاد کند و اگر رسانه ها بخواهند رویکرد علمی داشته باشند بنابراین باید روش های فعالیت رسانه ها هم تغییر کند. معتقدیم انجام یا تغییر یک رفتار بدون فکر و تعقل چندان ماندگار و مهم نیست. رسانه اسلامی مخاطب را مسلوب الاختیار نمی خواهد بلکه تلاش می کند با رشد دادن تعقل و تفکر، مسیر تصمیم گیری خردورزانه را برای مخاطبانش هموار کند و از این طریق به پیشرفت جامعه کمک نماید.

در واقع علوم شناختی به بررسی این مطلب می پردازد که ذهن چگونه از خود و جهان و جامعه شناخت پیدا می کند. عوامل تاثیرگذار بر شناخت ذهن چه عواملی هستند، که عوامل را به طور کلی به دو بخش درونی و بیرونی می توان تقسیم کرد. عوامل درونی هم دو قسمت کلی است عوامل فیزیکی بدن و عوامل روانی و ذهنی فرد و از طرف دیگر عوامل بیرونی از قبیل فرهنگ جامعه، اخلاق جامعه، اقتصاد جامعه و… همه این عوامل در شیوه شناخت ذهن از واقعیت ها تاثیرگذار است.

محققان این رشته در ابتدا سعی داشتند که تفکر انسان را به اجزاء کوچک تری تقسیم کرده و قوانین مشخصی برای کنار هم قرار گرفتن این اجزا بیابند. به عقیده آن‌ها تفکرات مختلف ناشی از آرایش‌ های مختلف این واحدهای کوچک ‌تر فکری بود. بعدها نظریاتی جایگزین مطرح شد که براساس آن‌ها، منشأ ادراکات مختلف، کم یا زیاد شدن شدت اتصالات خاصی در مغز شناخته می‌شود.

اگر رسانه پیش شرط ها را انجام داد و پیام ها را انتقال داد باید انسان ها پیام ها را از زبان شان جاری کنند و اطلاعات را بفهمند، بر همین اساس است که این رسانه ها در تلاش هستند مخاطبان مختلف پیام شان را علاوه بر اینکه درک می کند به دیگران هم منتقل کنند.

علوم شناختی اینجاست که باید به کمک رسانه بیاید، علوم شناختی کارکردهای مغز را توضیح می دهد و به فعالان عرصه رسانه کمک می کند تا با شناخت ذهن مخاطبان، اثرگذاری بیشتری داشته باشند. بنابراین مخاطب شناسی یکی از مهمترین مسائلی است که با کمک علوم شناختی در رسانه مورد استفاده قرار می گیرد.

بی تردید از آنجا که حیات انسان و جامعه وابسته به کارکردهای مغزی اوست، شناخت ما از مغز و ذهن می‌تواند تأثیر به سزایی بر همه ابعاد حیات انسان داشته باشد. در این میان هوش مصنوعی و ساخت رایانه‌هایی که بتواند وظایف انسان را انجام دهند، پزشکی و جبران آسیبهای مغزی و شناختی، آموزش و پرورش، سلامت روانی و اجتماعی، سیاست و افکار عمومی، امنیت و دفاع، اقتصاد و بهزیستی، مهندسی و رابطه انسان و فناوری از اهمیت بیشتری برخوردارند. همه این حوزه‌ها با علوم شناختی رابطه‌ای تنگاتنگ دارند و به همین دلیل رشته‌هایی چون هوش مصنوعی، آموزش و پرورش شناختی، روان درمانی شناختی، شناخت اجتماعی و روان‌شناسی سیاسی، روان‌شناسی تحلیل اطلاعات و رسانه‌های گروهی، علوم دفاعی شناختی، اقتصاد شناختی، مهندسی شناختی و غیره پدید آمده‌اند.