سال گذشته، پس از اعتراضات دی ماه، مرتکب دو خطا شدیم؛ نخست آنکه تلگرام را فیلتر کردیم و دوم آنکه اینستاگرام را به تبع آن فیلتر نکردیم. فیلترینگ به ما هو فیلترینگ، راهکار درستی نیست؛ اما وقتی با فیلتر تلگرام، عرصه را برای اینستاگرام گشوده‌تر می‌کنیم، جامعه را با مسائل بزرگ‌تری مواجه خواهیم کرد. واقعیت […]

سال گذشته، پس از اعتراضات دی ماه، مرتکب دو خطا شدیم؛ نخست آنکه تلگرام را فیلتر کردیم و دوم آنکه اینستاگرام را به تبع آن فیلتر نکردیم. فیلترینگ به ما هو فیلترینگ، راهکار درستی نیست؛ اما وقتی با فیلتر تلگرام، عرصه را برای اینستاگرام گشوده‌تر می‌کنیم، جامعه را با مسائل بزرگ‌تری مواجه خواهیم کرد.

واقعیت این است که تلگرام یک رسانه جماعتی است و با ساختار خانوادگی و محفلی ما سازگارتر است و گذشته از این، یک رسانه «متن‌محور» است؛ هر چند که در آن عکس و فیلم هم منتشر می‌شود اما در مقایسه با اینستاگرام، متن‌محورتر است.

ویژگی رسانه‌های متن‌محور این است که مخاطب در آن باید همواره متون را رمزگشایی کند و ناگزیر است که پیوسته از ذهن خود کمک بگیرد. در نتیجه، کسی که متن می‌خواند همواره در حال فکر کردن است.

سال گذشته، مسئولان چنین می‌پنداشتند که اینستاگرام از آنجا که متن‌محور نیست و صرفا بر سبک زندگی تمرکز دارد، از نظر سیاسی چندان برای جامعه آسیب‌زا نیست؛ غافل از اینکه اتفاقا اینستاگرام با ترویج فرهنگ مصرفی، جامعه را با آسیب‌هایی به مراتب عمیق‌تر مواجه می‌کند.

از جمله ویژگی‌های اینستاگرام «عکس‌محور» بودن آن است و طی آن، پیام در کوتاه‌ترین و مستقیم‌ترین حالت ممکن به مخاطب ارائه می‌شود. برخورداری از این ویژگی برای افرادی که در دنیای امروز وقت فکر کردن ندارند، آن را به یک رسانه مسلط بدل کرده است و بر خلاف شبکه‌های اجتماعی متن‌محور، در اینستاگرام، از آنجا که صرفا بر فیلم و عکس تمرکز می‌شود فعالیت ذهنی چندانی نیاز نیست و این ویژگی با زندگی امروز که دائما از مشغله‌ها و درگیری‌های ذهنی رنج می‌بریم، کاملا سازگار است.

اما چرا اینستاگرام عرصه‌ای برای مصرف‌گرایی است؟ واقعیت است که این فضا (اینستاگرام) از آنجا که به صورت لحظه‌ای و بدون برانگیختگی، تفکری را به مخاطب القاء می‌کند، بستری می‌شود برای ظهور سلبریتی‌ها و بیش از سایر رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی عرصه را برای تولد انواع سلبریتی‌ها فراهم می‌کند که خود این سلبریتی‌ها با فعالیت‌هایشان در اینستاگرام، مصرف‌گرایی را در جامعه تبلیغ و بازتولید می‌کنند.

در این فضا، آدم‌های معمولی عرصه‌ای برای پولدار شدن پیدا می‌کنند؛ به این معنا که اگر در یک نقطه مناسب، شکار دوربین‌ها شوند بلافاصله نامور سازها (افرادی که در پس فضای اینستاگرام، آن را مدیریت می‌کنند) آنها را پیدا کرده و با آنها قراردادهای کلان می‌بندند.

از جمله افرادی که این فضاها را مدیریت می‌کنند می‌توان به «نفوذ دارها» اشاره کرد؛ «نفوذ دارها» در اینستاگرام کاری متفاوت‌تر از «رهبران افکار» انجام می‌دهند، رهبران افکار بیشتر دغدغه‌های سیاسی دارند اما نفوذدارها در زمینه سبک زندگی از جمله اینکه چه لباسی بخریم؟ چه غذایی بخوریم؟ و… را ترویج می‌دهند و با دعوت کردن از دنبال‌کنندگان خود می‌خواهند تا نوع خاصی از لباس و غذا را مصرف کنند. این امر (تبلیغات) به سلبریتی‌ها قدرت بسیار می‌دهد و به تجارتی پولساز برای آنان بدل می‌شود.

«میکروسلبریتی‌ها» هم سلبریتی‌هایی هستند که تنها در فضای مجازی سلبریتی هستند و توانسته‌اند دنبال‌کنندگان بسیاری را با خود همراه کنند که این پیامدهای منفی را برای جامعه به دنبال دارد. متأسفانه در ایران هیچ قوانینی برای قاعده‌مند کردن فضای اینستاگرام نداریم. این فضا آنچنان پیچیده است که مدیریت آن را به مشکلی بزرگ بدل کرده است.

  • منبع خبر : ایران آنلاین