جلسه 16 مهافمپ با موضوع تنظبم گری تلویزیون های اینترنتی

شانزدهمین محفل همافزایی فعالان فضای مجازی پاک با حضور دکتر محمدصادق امامیان معاون صداوسیما و رئیس سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر بصورت مجازی برگزار شد.

موضوع این برنامه تنظیمگری تلویزیونهای اینترنتی

در ادامه خلاصه ای از این برنامه آورده شده است.

در شروع بحث دکتر امامیان با اشاره به حاکمیت رسانهای رسانهها و شبکههای آمریکایی بر جهان و تهدید حاکمیت مجازی همه کشورها با توجه به این نوع از فعالیت ادامه دادند:

یک نظرسنجی در کشور انگلستان انجام شده در مورد مداخله حاکمیت در فضای مجازی که در شبکه‌های اجتماعی بیش از ۸۰ درصد مردم معتقد بودند که مداخله و نظارت حاکمیت باید وجود داشته باشد و بیشتر هم بشود. در حوزه فضای مجازی نقش آفرینی فیلم هر روز دارد بیشتر میشود.

تاریخچه‌ی قوانین رسانه‌های فراگیر را که بخواهیم بررسی کنیم، در سال ۱۳۷۹ وقتی تلویزیون فراگیری خارج از تلویزیون ملی درخواست مجوز کرد، آقای لاریجانی رئیس وقت صداوسیما از شورای نگهبان این سوال را مطرح کردند و پاسخ شورای نگهبان اینگونه بود که: انتشار صوت و تصویر بر هر بستر فراگیری در انحصار سازمان صداوسیما است، سال ۱۳۸۴ که اصل ۴۴، اصل خصوصی سازی به عنوان سیاست کلی نظام تصویب شد، در صدر این اصل حوزه رسانه استثنا شده بود و در این حوزه اجازه ی خصوصی سازی داده نشده بود اما در سال ۱۳۹۴ اجازه خصوصی سازی فعالیت رسانه ای صادر شد البته بر روی فضای مجازی اینترنت و پهن باند و طبیعتا نظارت، تنظیم مقررات،صدور مجوز و رگولیشن در اینجا کاملا ذکر شد.

سازمانی به نام ساترا یا تنظیم مقررات صوت و تصویر در سال ۱۳۹۷ تشکیل شد که چالشهایی داشت و میتوان گفت اکنون دیگر به ثباتی رسیده است. از سال ۹۷ تا کنون تقریبا تمام رسانههای عمومی داخلی یا مجوز گرفتهاند یا در حال گرفتن مجوز هستند. اما در مورد رسانه‌های خارجی که در داخل کشور هم فعالیت‌های زیادی دارند هنوز ورودی انجام نگرفته و امکان نظارتی هم وجود ندارد.

سوالی که در اینجا پیش می‌آید این است که ساترا در چه فضاهایی فعالیت و نظارت میکند؟

ساترا لیستی از منافع عمومی را سند بالادستی خود قرار داده است که یکی از آن‌ها حکمرانی رسانه‌ای جمهوری اسلامی است، ما معتقد به لزوم داشتن توان حکمرانی در مرزهای رسانه‌ای خود هستیم.

سطح خدمات محتوای اسلامی ایرانی و رونق تولید و تبادل اینگونه محتواها یکی دیگر از اهداف ساترا است.

بحث مرجعیت و حفاظت از محتوای خدمت عمومی خیلی جدی است، در کل کشورهای دنیا قبلا گفته میشد که تلویزیون ملی کارکرد خود را با پیشرفت تکنولوژی از دست میدهد اما اکنون رسانه‌های ملی یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های کشورها هستند که برای مثال در انگلستان گفته می‌شود بی‌بی‌سی ضامن روشنفکری جامعه است و اگر رسانه ملی ضربه بخورد بسیاری بخش‌های دیگر هم ضربه می‌خورند به ویژه در فضای پرتنش رسانه‌ای امروز که رسانه پ‌های جهانی همه کاره هستند. تغییری که در این زمینه به وجود آمده از شبکه‌های ملی به رسانه‌های ملی و اکنون به محتوای ملی رسیده است که گفته می‌شود فارق از اینکه در چه رسانه‌ای پخش شود ما محتوایی داریم که محتوای خدمت عمومی است و باید جامعه ما بویژه نسل جوان ما با این محتوا در تماس باشد و این دغدغه‌ی بزرگی است که در بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد، به شکلی که بنده با یکی از مدیران بی‌بی‌سی صحبت می‌کردم که اشاره میکرد با وجود مشکلات زیادی که وجود دارد ما می‌خواهیم بی‌بی‌سی با قدرت باقی بماند چرا که بنظر ما اگر بی‌بی‌سی زمین بخورد بعد از مدتی ما لهجه‌ی انگلیسی لندنی هم نخواهیم داشت با توجه به هجمه‌ی هالیوود و رسانه‌های اصطلاحا هالیوودی یا سرچشمه گرفته ازسیلیکون‌ولی.

مسئولیت دیگری که ما در ساترا داریم جلوگیری از انحصار رسانه ای است ، یا فضای رقابتی که در حوزه رسانه‌ای اهمیت دوچندانی دارد به این دلیل که مفهوم تمرکز رسانه‌ای  فقط یک مفهوم اقتصادی نیست و یک مفهوم سیاسی اجتماعی است که عملا باعث تک صدایی در جامعه میشود.

بحث سواد رسانه‌ای و بالابردن سطح آگاهی‌های اجتماعی بخش دیگری از کار ساترا است.

بخش حفاظت از داده‌های اجتماعی ، بخش حقوق و مالکیت معنوی و مالکیت فکری و نهایتا بحث اینکه چرخ صنعت بچرخد و صنعت باید بتواند توسعه پیدا کند هم از وظایف ما هستند .

بطور کلی اینکه بگوییم ساترا مسئول نظارت و تنظیم‌گری چیست؟

محتوا فقط بخشی از نظارت و تنظیم‌گری ساترا را شامل می‌شود، بحث حریم خصوصی و سیانت از داده‌ها، بحث ارتباطات تجاری اعم از اسپانسرینگ و تبلیغات و بحث‌های تامین مالی و بحث رقابت، حقوق مصرف کننده ، مالکیت فکری، بحث نوع مالکیت و تکثر همه حوزه‌هایی هستند که ساترا خود را ناظر و تنظیم‌گر این حوزه‌ها می‌داند.

ساترا پس از گام تاسیس ، گام توسعه قلمرو خود را برداشت که در سال ۹۸ اتفاق افتاد و بحث‌ها و اتفاقات پیرامونی زیادی از جمله بحث‌های حاکمیتی سطح بالایی را در بر داشت که عملا در یک فضای پر تنش به تثبیت ساترا انجامید و اینکه تمام نهادهای حاکمیتی پذیرفتند که در واقع مطابق قانون اساسی و مطابق با روالی که در غالب کشورهای مدرن وجود دارد ما نیازمند یک تنظیم‌گر و ناظر رسانه‌های نوین هستیم، که این تنظیم‌گر یک تنظیم‌گر همگرا است یعنی در تقاطع صنایع مختلفی مانند صنعت رسانه‌های قدیمی، صنعت سینما، صنعت اینترنت و صنعت مخابرات قرار دارد و این تنظیم‌گر مفهوم جدیدی است که باید به عنوان بخشی از نظام حکمرانی رسانه‌و فضای‌مجازی کشور پذیرفته شود.

ما با چالش‌های حقوقی و سیاسی- تبلیغاتی سنگینی مواجه بودیم، دوبار شخص آقای‌رئیس‌جمهور نامه نوشتند و مخالفت کردند با اینکار ولی کار جلو رفت و نهایتا الان به نحوی این تثبیت اتفاق افتاده است، من فاز امسال را در واقع فاز سوم و چهارم برای ساترا میبینم که اول ما باید تنظیم‌گری خود را توسعه دهیم، تنظیم گریی که تا الان انجام شده یک اعلام کسب و کار و مجوز گرفتن در حوزه ی ورود به بازار اتفاق افتاده و مقداری هم در بحث محتوا در حالی که در حوزه‌های دیگر هنوز نتوانسته‌ایم ادعا کنیم که تنظیم‌گریی داریم، در حوزه رقابت، مالکیت فکری، امنیت اطلاعات و غیره که همه باید فعال بشوند.

مسئله‌ی دیگری که امسال وجود دارد در واقع مسئله‌ی رسانه‌های خارجی است که باید نسبت ساترا با رسانه‌های خارجی فعال در کشور مشخص شود و ما مسیر و مقررات مشخصی برای فعالیت رسانه‌های خارجی در کشور داشته باشیم و در نهایت بحث رسانه‌های دستگاه‌های اجرایی است که اگر بخواهم بطور خلاصه بگویم، در دنیا اجازه نمی‌دهند که رسانه‌هایی بجز رسانه عمومی یا رسانه ملی از بودجه عمومی استفاده کند، می‌گویند رسانه‌ها یا خصوصی‌اند یا عمومی‌اند به این معنا که ما اجازه جنگ تلویزیون‌ها را با استفاده از بودجه عمومی نمیدهیم، به همین دلیل در همه‌جای دنیا چیزی به نام رسانه‌ی ملی یا رسانه عمومی تعریف می‌کنند که معمولا قوانین با سابقه و قدیمی برای رگلاتوری آن‌ها شکل گرفته‌اند و مکانیزم‌هایی دارند که وابسته به یک دستگاه اجرایی خاص نباشند و در مقابل اجازه نمی‌دهند نهادهای دولتی رسانه تشکیل دهند ، مثل صداوسیمای خود ما که یک هیئت عالی بر آن نظارت دارد که نمایندگان همه قوا در آن حضور دارند، برای مثال در انگلستان هر دستگاهی که بالای ۵۰درصد از سهام آن دولتی باشد اجازه داشتن رسانه را ندارد، رسانه به معنای تلویزیون داری، امسال با مورد ایرنا این مسئله در کشور ما داشت شروع می‌شد که عملا می‌خواست چیزی شبیه شبکه خبر ایجاد کند که خوشبختانه با تعاملاتی که انجام گرفت و تغییری که در مدیریت ایرنا اتفاق افتاد و همکاری قوه قضائیه بی سروصدا این سرویس خاموش شد، ما این مسئله را در خیلی جاهای دیگر داریم که اگر کشور را رها کنیم بعد از مدتی هر دستگاه اجرایی برای خود ادعای داشتن یک تلویزیون را دارد و طبیعتا همه‌ی این‌ها هم از بودجه عمومی تغذیه می‌کند و این اتفاق نباید بیفتد، یکی از فعالیت‌های امسال ما هم در این عرصه و برای تنظیم‌گری این موارد خواهد بود.

ما امسال باید بصورت جدی وارد بحث ایجابی توسعه‌ی زیست بوم رسانه‌های صوت و تصویر بشویم، ما کارگروهی با ریاست سازمان صداو سیما و معاونت علمی فناوری تشکیل دادیم که بتوانیم وارد این حوزه بشویم. اهدافی که به سختی در پیش نویس شبکه ملی اطلاعات گنجانده شده در اینجا آورده شده که برای مثال

ما باید حداقل ۴۰ درصد از محتوای حرفه‌ای را داخلی سازی بکنیم، یعنی سرویس‌هایی که محتوای حرفه‌ای پخش می‌کنند اقلا باید ۴۰ درصد محتوای ایرانی داشته باشند و این مسئله در همه جای دنیا وجود دارد، ما در کشور رسانه‌های خیلی سرمایه داری را داریم که حتی یک محتوای ایرانی ندارند و تماما محتواهای خارجی را بارگزاری کرده بدون اینکه هزینه‌ای در زمینه تهیه یا تولید محتوای داخلی داشته باشند، بعد از ۵ سال باید برسیم به ۷۰ درصد ترافیک داخلی که بخش عمده‌ای از این بر عهده‌ی صنعت فیلم است.

طبیعتا ما هم جنبه سلبی و هم ایجابی باید داشته باشیم تا به این اهداف برسیم، هدف دیگری داریم که ۱۵ درصد از سهم ترافیک به خدمات اختصاصی کودک اختصاص پیدا کند و ما در این سند متعهد شده‌ایم سرویس‌های بالای ۱۰ میلیون کاربر را در ایران شکل بدهیم که اینها در واقع اهداف ایجابی ما هستند.

دوستانی متخصص خوب می‌دانند این ارقام چقدر کار زیادی دارند و نیاز به یک همکاری خیلی وسیع دارند.

   بنده مراحل دیگری را هم برای این سازمان در نظر گرفته‌ام که شامل ورود این سازمان از تنظیم‌گری به عملیات رسانه‌ای است به شکلی که بتواند در واقع شبکه‌ای از رسانه‌های خصوصی فعال در کشور را در عملیات‌های رسانه‌ای مورد نیاز در کشور بسیج کند، ما نمونه‌ای در عملیات رسانه‌ای در جریان شهادت شهید سلیمانی داشتیم، دقیقا فردای شهادت ایشان ما با بسیاری سرویس‌های مطرح کشور جلسه داشتیم که مطرح شد چون اینستاگرام همزمان با ترور ایشان سانسور کامل محتواهای مربوط به سردار سلیمانی را شروع کرده بود رسانه‌های داخلی در این زمینه فعالیتی داشته باشند که این احساس نیاز واقعا بود که بتوان در مواقع بحرانی رسانه‌های داخلی را یکپارچه کرد چرا که صداوسیما به تنهایی نمیتواند این بار را به دوش بکشد آن‌هم در شرایطی که سهم خیلی زیادی از رسانه‌های فعال داخل کشور مربوط به رسانه‌های خارجی است که به هیچ چیز ما رحم نمی‌کنند و در چنین مواقعی ما نیازمند چنین همکاری‌هایی با رسانه‌های داخلی هستیم.

اقتصاد رسانه‌ای خارج از صداوسیما با کیفیت پایین محتوا و پول‌های کثیفی که در آن جریان دارد بیشتر در جهت تضعیف حکمرانی ملی عمل میکند. بحث سریال‌های خانگی که تا حدی تعلیق شدند به دلیل نگرانی عمومیی که در سیاستگذاران ایجاد شده بود که روندی که دارد پیش میرود حتی اگر سهم محتوای داخلی افزایش یابد که بنظر نمی‌رسید این اتفاق هم بیفتد باز این سهم در اختیار عده‌ی خاصی بود و استانداردهای لازم را نداشته‌اند و عملا این مافیاهای انحصار محتوا بودند که این عرصه را در دست داشتند و حاکمیت را نگران کرده اند.

ما از نظر تولید محتوا آماده نیستیم و اقتصاد این بخش خیلی باریک و ناسالم است، با حجم ترافیکی که دارد جابه‌جا میشود محتواهای غیر ایرانی و غیر داخلی خیلی زیاد است.

در حوزه‌های مختلف وظایف ساترا ما دو دسته کار سلبی و ایجابی انجام می‌دهیم، کارهای سلبی ما اعم از تنظیم مقررات، نظارت بر اجرای مقررات،و برخورد با تخلفات و عبور از مقررات است و حوزه‌های ایجابی ما اعم از فرهنگ‌سازی، توسعه دانش، اتصال میزان دستیابی به این منافع با میزان تسهیلات است. برای مثال در حوزه‌ی انحصار و رقابت ما مقررات رقابت در رسانه‌های صوتی تصویری را پیش نویس کرده‌ایم و خیلی بحث جدی و پیچیده‌ و بحث کاملا روز دنیاست.

ما شکایت‌های زیادی داریم که بعضی رسانه‌ها دارند قدرت مطلق بازار می‌شوند، بعضی رسانه‌ها دارند از رانت‌های دولتی برای تثبیت انحصار خود استفاده می‌کنند، بحثی که جدیدا مطرح شده است بعضی از استارتاپ‌ها می‌خواهند به بورس ورود پیدا کنند و اینجا سوالی که پیش می‌آید این است که آیا این ورود یک نوع دوپینگ برای آن‌ها نیست که انحصار ایجاد کنند و اجازه شکل دهی رقبا را ندهند و خیلی مباحثی شبیه این که کار مقررات‌گذاری در این حوزه را خیلی پیچیده  کرده است.

شورای رقابت هنوز نتوانسته برای پلتفرم‌های اینترنتی  حرف جدیدی بزند  و خودشان بارها اعلام کرده‌اند که فقط در حوزه‌ی سنتی فعالیت می‌کنند،

دو حکم فقط در مورد اسنپ و تپسی و چیلیویری و اسنپ فود دادند که آن‌ها هم احکام خیلی مناقشه برانگیزی بوده‌اند. مثال دیگر در حوزه حقوق مالکیت معنوی، جدا از مقرراتی که داریم می‌نویسیم، چند عملیات جدی را شروع کردیم که یکی از آن‌ها با هماهنگی نهادهای زیربط اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی در بعضی حوزه‌ها در کمتر از نیم ساعت رسانه‌های هک کنده و متقلب را شناسایی و مسدود کردیم، در فعالیت سنتی برای مثال سریال شهرزاد را بیاد دارید که از قسمت اول پخش بصورت غیرمجاز پخش شد و تا قسمت۱۶ این سریال به گفته دست‌اندرکاران خود سریال طول کشید تا شکایت آن‌ها در دادگاه مطرح شود اما در اکران‌های آنلاین که بخاطر کرونا انجام شدند ما به نحوی عمل کردیم که هر سایتی که فیلم‌های اکران شده را هک و کپی می‌کرد در کمتر از یک ساعت بسته می‌شد ، البته این مورد برای سایت‌ها و شبکه‌هایی که در بستر پیامرسان‌هایی که ما به آن‌هادسترسی نداریم مخصوصا تلگرام قابل انجام نبود و انجام نشد.

ما ارتباطات جدیی با وایپو گرفتیم و بحث حفاظت از سیگنال دارد مطرح می‌شود که باید در مقررات مالکیت فکری کشور گنجانده شود که کار حقوقی سنگینی در این مورد دارد اتفاق می افتد.

در پاسخ تعریف فراگیر دکتر امامیان توضیح دادند :

تعریف ما از صوت و تصویر فراگیر تعریفی است که تقریبا در همه جای جهان همین تعریف هست، این تعریف در تفسیریه ی شورای نگهبان که سال ۷۹اعلام شد، اینگونه بیان شده است: هر صوت و تصویری که بر بستر فراگیر منتشر می‌شود. یعنی فراگیر صفت بستر است، صفت رسانه است نه صفت صوت و تصویر.

اینکه ما چه رسانه‌ای را رسانه‌ی فراگیر می‌نامیم چند خصوصیت دارد که من به بعضی اشاره میکنم:

  • رسانه باید بر بستر ارتباطات الکترونیک باشد
  • قابلیت دسترسی عمومی داشته باشد
  • رسانه‌ها باید مسئولیت محتوایی داشته باشند، مسئولیت محتوا زمانی به سازنده محتوا نسبت داده می‌شد ، بعد به آپلود کننده گفته شد و اخرین تعریف از مسئولیت محتوا این مسئولیت را متوجه کسی که سازماندهی، انتخاب ، چینش و پیشنهاد می کند هم می‌داند.
  • باید ساختار رسانه داشته باشند، یعنی یا باید محتوای حرفه‌ای تولید کنند یا محتوای آماتور را به نحوی تولید کنند که مشتری ثابت داشته باشد و در آن منافع جابه‌جا شود و فعالیت محتوایی آن‌ها بصورت مداوم باشد.

دکتر امامیان در باب ذائقه سازی و تنظیم‌گری در این حوزه توضیح دادند:

اصل این مسئله برای ما شناخته شده است اما تنظیم‌گران در این حوزه از قابلیت‌های محدودی می‌توانند استفاده کنند ، سواد رسانه‌ای یکی از این حوزه‌ها است که می‌تواند روی این موضوع تاثیرگذار باشد، مکانیزم‌های تعرفه گذاری و ترجیهات اقتصادی روش دیگری است، مکانیزم‌های توصیه‌گر هم از ابزاری ست که تنظیم‌گرها می‌توانند در این موضوع استفاده کنند.

این فضا خیلی بزرگ است و ماهم داریم تلاش میکنیم اما محدودیت‌های زیادی داریم، از یک سو نگاه سنتی که در صداوسیما وجود دارد هر نوع حرکتی را رقیب خودش می‌بیند که این باعث شده ما چالش همیشگی با بخش‌هایی از صداوسیما و بخش‌هایی از حاکمیت داشته باشیم، انگیزه‌های سیاسی دولت و دیگرانی که نمی‌خواهند این سازمان شکل بگیرد هم وجود دارد و از سوی دیگر هم ما بخش خصوصیی داریم که دوست ندارد تحت تنظیم‌گری و نظارتی قرار گیرد و تحت عناوین جذابی  مثل استارتاپ و فعالیت دانش‌بنیان و کمی قبل‌تر تحت عنوان رسانه و آزادی افکارو نظرات و غیره می‌خواهند فعالیت کنند و از هرگونه نظارتی خارج شوند، رسانه‌های خارجی هم که بصورت بی‌رحمانه‌ای در کشور به راحتی در حال جولان هستند و بعضی دیگر رسانه‌ها و خدمات خارجی هم پشت درهای کشور هستند و در تلاش هستند تا از هر راهی وارد کشور شده و بتوانند فعالیت کنند، من خیلی نزدیک میبینم که مردم ما بجای فیلیمو و نماوا کابر نتفیلیکس شوند و این خطری است که کاملا وجود دارد و یا بجای آپارات و روبیکا از یوتویوب استفاده کنند، این اتفاق دور نیست و ما باید مراقب باشیم چون با رخداد این اتفاقات دیگر برگشت خیلی سخت خواهد بود.

در توضیح درآمدزایی و اقتصاد محتوایی دکتر امامیان توضیح دادند:

بعضی از پلتفرم‌ها خود بخش درآمدی را راه اندازی کرده‌اند و خود ما هم چند توافق را پیش بردیم و دولت هم تلاش‌هایی در این عرصه میکنند که البته ناهماهنگی‌هایی وجود دارد و این از عرصه‌هایی است که خود پلتفرم‌ها و اپوراتورها و عرضه‌کنندگان خدمات اینترنت و مجموعه‌های زیرساختی در حال فعالیت در این زمینه هستند و ساترا و دولت هم فعالیت‌هایی دارند.

در بحث رابطه ساترا با بورس دکتر امامیان با اشاره به تفاهم‌نامه‌ای که با فرابورس دارند شرح دادند که:

اخیرا تماسی داشتیم که این تفاهم‌نامه عملی بشود، در این تفاهم‌نامه مفهوم جمع‌سپاری و تامین سرمایه در حوزه رسانه ومحتوا وجود دارد و البته بحث بورس محتوا هم اگر طرح کاملی برای آن ارائه شود ما روی آن کار می‌کنیم.

در بحث ورود به تنظیم‌گری رسانه‌ها و پلتفرم‌های خارجی دکتر امامیان بیان داشتند:

تاکنون ما فرصت فکر و فعالیت در حوزه ی خارجی‌های عرصه رسانه را نداشته‌ایم و در درجه اول اولویتمان روی داخلی‌ها بود البته پلتفرم‌های خارجی اکثرا قبلا محدود شده بودند اما بستری که الان خیلی همه گیر شده بستر اینستاگرام است که بستری شدیدا سیاسی شده است و در بین دعواهای تلگرام رشد پیدا کرده است و ما نمی‌خواستیم به این موضوع وارد شویم و بیشتر جنسی سیاسی دارد و مشکل آفرین می‌شد اما ما مجبوریم وارد این عرصه شویم چرا که روزبه‌روز این رسانه دارد گسترش پیدا می‌کند و با بخش‌های تازه‌ای که اضافه کرده است به یک تلویزیون و رسانه‌ی عمومی تبدیل شده است که ما زمان خیلی محدودی برای تنظیم‌گری در این عرصه داریم، در سال ۹۹ یکی از اصلی‌ترین اهداف ساترا کمک به حل این موضوع است البته ما امید داریم شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی امنیت ملی که به این عرصه ورود کرده‌اند بتوانند در این مورد تصمیم بگیرند.

صدا و سیما را می‌توان قوه ی رسانه‌ای دانست که بخش‌های مختلفی دارد، یک بخش مهم بخش رسانه‌ی عمومی بودن است که بتواند محتوای با کیفیتی را با هزینه‌ی تقریبا صفر در اختیار مردم قرار دهد و بخش دیگر هم ناظر و تنظیم کننده‌ی رسانه‌های خصوصی است .

در پایان دکتر امامیان در پاسخ به سوالات حضار با اشاره به حل شدن بحث موازی‌کاری در دریافت مجوزها توضیح دادند:

همواره در حاکمیت‌ها این مشکل وجود دارد مخصوصا در مسائل جدیدی که ایجاد می‌شوند، اما در حوزه‌ی رسانه‌ها با تلاش‌هایی که انجام شد تا حدی موازی کاری ها از بین رفته و اکنون فقط ساترا به رسانه‌ها مجوز می‌دهد اما در بخش های دیگر تنظیم‌گری و نظارت هنوز مشکلاتی داریم.

ایجاد تقابل میان صداوسیما و تلویزیون‌های اینترنتی و ایجاد جنگ میان این دو که رسانه‌های مختلف به آن دامن زدند اتفاق خیلی بدی بود که مطمعانا دولت و وزارت ارتباطات خواهند گفت در این موضوع نقشی نداشته‌اند اما به هر صورت اتفاق خیلی بدی بود، ما رسانه‌های مجازی را مکمل رسانه ملی و در کنار رسانه ملی میدانیم نه رقیب رسانه‌ی ملی.

فیلم کامل جلسه ۱۶ مهافمپ با موضوع تنظیم گری تلویزیون های اینترنتی

جلسه قبل مهافمپ با موضوع قوه ی قضائیه ی عصر فضای مجازی