مدیریت ۱۵ ساله یک تیم فاسد در فناوری اطلاعات کشور باید به پایان برسد و افرادی که موجب تسلط بیگانگان بر فضای مجازی کشور شدند باید شناسایی شوند. حجتالاسلام محمد کهوند کارشناس فضای مجازی طی مصاحبهای با خبرگزاری فارس تاکید کرد که بعضی از معضلات فضای مجازی اساساً با فرهنگسازی و آموزش حل نخواهد شد و معتقد […]
مدیریت ۱۵ ساله یک تیم فاسد در فناوری اطلاعات کشور باید به پایان برسد و افرادی که موجب تسلط بیگانگان بر فضای مجازی کشور شدند باید شناسایی شوند.
حجتالاسلام محمد کهوند کارشناس فضای مجازی طی مصاحبهای با خبرگزاری فارس تاکید کرد که بعضی از معضلات فضای مجازی اساساً با فرهنگسازی و آموزش حل نخواهد شد و معتقد است که برخی در کشور دوست دارند به مردم اثبات کنند اینترنت یعنی گوگل و تلگرام و واتساپ و اینستاگرام. اگر اینها بسته شود کل اینترنت هم بسته میشود! در ادامه هم پس از اعتراض مردم، خصوصاً نخبگان و صاحبان کسبوکار، نهادهای امنیتی را برای رفع محدودیتهای اعمال شده، تحتفشار قرار دهند. آمارهای نجومی که از ضرر و زیان کسبوکار اعلان شد، صرفنظر از نادرستی آن، در همین راستا است.
کهوند تاکید دارد که مدیریت ۱۵ ساله یک تیم فاسد در فناوری اطلاعات کشور باید به پایان برسد و افرادی که موجب تسلط بیگانگان بر فضای مجازی کشور شدند باید شناسایی شوند.
فارس: بهعنوان سؤال اول بفرمایید چرا اینترنت مسدود شد؟
کهوند: بارها گفته شده بود که سلطه بیگانه بر محیط مجازی مسئله درست میکند و نباید اجازه داد سرویس خارجی به این شکل در کشور فعال باشد. اما متأسفانه مسئولان وزارت ارتباطات با عناوین فریبندهای مثل جریان آزاد اطلاعات و آزادی ارتباطات حاضر به برخورد با سرویسهای مخرب غیربومی نبودند. خوب این نرمافزارها مشکلات متعددی را برای کشور ایجاد کردند و درصد بالایی از پروندههای قضایی مرتبط با شبکههای اجتماعی غیربومی خصوصاً تلگرام و اینستاگرام لاینحل باقی میماند و کشور نمیتوانست حقوق تضییعشده مردم خودش را تضییع کند. تا اینکه در شورای عالی فضای مجازی تصمیم گرفته شد شرکتهای خارجی علاوه بر اینکه باید نمایندگی پاسخگو در کشور داشته باشند، اجازه خروج اطلاعات کاربران ایرانی را به خارج از مرزهای کشور ندهند. اما این مصوبه هیچوقت اجرا نشد. با پیگیری برخی کارشناسان متوجه شدیم یکی از مسئولان عالیرتبه کشور مانع اجرای این مصوبه شده و گفته لازم نیست شرکتهای خارجی در کشور نمایندگی داشته باشند و جلو خروج اطلاعات از کشور را هم نگیرید!
متأسفانه با نادیده گرفته شدن این تصمیم، در شبکه اجتماعی و پیامرسانهای خارجی، خصوصاً تلگرام، واتس اپ و اینستاگرام افراد مستعد اغتشاش و براندازی شناسایی و سازماندهی شده بودند. برخی از اینها شیوه اغتشاش و قساوت قلب و آدم کشی را از بازیهای ویدئویی آموخته بودند و نکاتی نیز از طریق شبکههای اجتماعی در اختیارشان قرارگرفته بود. با ویز و سایر مسیریابها هم محل مسدودسازی جادههای ورودی و خروجی برخی شهرها، خصوصاً استان البرز مشخصشده بود. نهادهای امنیتی نقش پررنگ اینترنت آمریکایی را در اغتشاشات دیدند و در جلسه شورای عالی امنیت ملی تصمیم به مسدودسازی اینترنت گرفته شد.
* نیازهای اینترنتی عموم مردم از طریق سرویسهای داخلی تأمین میشود
فارس: چرا کل اینترنت مسدود شد؟ مگر مشکل عمده از ناحیه چند شبکه اجتماعی و مسیریاب نبوده؟
کهوند: ببینید بهطورکلی نیازهای عموم مردم به اینترنت از طریق سرویسهای داخلی تأمین میشود. بانکداری الکترونیک، دولت الکترونیک، کارت سوخت، سایتهای خبری و … همگی در سرویسهای داخلی قابل انجام است. بنابراین اغلب مردم مشکلی از این بابت پیدا نمیکنند. اما برخی افراد، خصوصاً نخبگان، نیازمند دسترسی به اطلاعات پایگاههای خارج از کشور مثل پایگاههای علمی، پایگاههای آماری، برخی پایگاههای خبری و … هستند. برای این افراد دسترسی به اینترنت بینالملل ضروری است. به همین دلیل ما مخالف مسدودسازی کل اینترنت بینالملل هستیم و از این تصمیم هم تعجب کردیم.
معتقدم برخی در کشور دوست دارند به مردم اثبات کنند اینترنت یعنی گوگل و تلگرام و واتساپ و اینستاگرام. اگر اینها بسته شود کل اینترنت هم بسته میشود! در ادامه هم پس از اعتراض مردم، خصوصاً نخبگان و صاحبان کسبوکار، نهادهای امنیتی را برای رفع محدودیتهای اعمال شده، تحتفشار قرار دهند. آمارهای نجومی که از ضرر و زیان کسبوکار اعلان شد، صرفنظر از نادرستی آن، در همین راستا است.
بنابراین باید سرویسهایی که زمینهساز اغتشاش شدند مسدود میشد نه اینکه کل اینترنت را قطع میکردند.
فارس: چرا ارتباطات داخلی اینقدر اختلال داشت؟ مگر شبکه ملی اطلاعات راهاندازی نشده است؟
کهوند: در مورد شبکه ملی اطلاعات حرفوحدیث زیاد هست. اول اینکه برداشت مسئولین وزارت ارتباطات از شبکه ملی اطلاعات با برداشت ما متفاوت هست. آنها شبکه ملی اطلاعات را بخشی از اینترنت میدانند و ما اینترنت را بخشی از شبکه ملی اطلاعات. یعنی آنها شبکه ملی اطلاعات را در اینترنت آمریکایی هضم شده میدانند و ما اینترنت را بخشی از خدمات شبکه ملی اطلاعات میدانیم. در این فرض، اگر اینترنت بینالملل به هر دلیلی مانند تحریم قطع شود، هیچ خللی به ارتباطات و تعاملات و امور عادی قریب بهاتفاق مردم به وجود نخواهد آمد.
دوم اینکه شبکه ملی اطلاعات ۴ لایه دارد. زیرساخت، شبکه اتصال، خدمات و محتوا. وزارت ارتباطات همیشه مدعی است که مشکل ما لایه محتوا است و ما کمبود محتوا داریم. درحالیکه قطع اینترنت بینالملل نشان داد اتفاقاً مشکل ما لایه زیرساخت و شبکه اتصال است. چون در این دولایه مشکل داشتیم، خدمات مختل شده و محتوا تبادل نمیشود. بعد از قطع اینترنت بینالملل، اختلال در سرویسهای بومی، بیشتر هم شد و این نشان میدهد فاصله ما تا شبکه ملی اطلاعات، بسیار زیاد است.
خبری را خواندم که وزیر ارتباطات مدعی شده ۸۰ درصد شبکه را راهاندازی کرده است. برای من جای بسی تعجب بود چون داشتن سیستمعامل بومی، ضد بدافزار بومی، رمزنگاری اطلاعات بومی، سرور بومی و …، مهمترین ارکان شبکه ملی اطلاعات است. تصور کنید یک روز ماکروسافت، گوگل و اپل تصمیم بگیرند همه نرمافزارهای ایرانی روی سیستمعامل خود را حذف کنند، کاری که با هاتگرام و تلگرام طلایی در اندروید و بسیاری از اپلیکیشنهای ایرانی در اپل انجام شد، آنگاه چه کاری از ما ساخته است؟ اینها مواردی است که سال ۱۳۹۰ تدبیر شده بود اما متأسفانه دولت احمدینژاد و روحانی زیر بار آن نرفتند.
نکته سوم اینکه شبکه ملی اطلاعات اینترنتی امن، ارزان، سالم و پرسرعت هست که در عین ارتباطات با اینترنت بینالملل، استقلال کشور را تماماً لحاظ میکند. اما دوستان ما اصلاً قائل به موضوع راهبردی استقلال نیستند. چین و روسیه با فهم اهمیت استقلال در فضای مجازی، شبکه ملی اطلاعات را راهاندازی کردند. وجود مفاسد اخلاقی فراوان در سرویس غیربومی نیز نشان میدهد با شبکه ملی اطلاعات فاصله زیادی داریم.
البته متأسفانه مسئولین وزارت ارتباطات، از پاسخگویی در جمع کارشناسی فراری هستند. مثلاً در همین هفته گذشته از حضور در برنامه زنده گفتگوی ویژه خبری شبکه دو و یک مناظره در شبکه آموزش انصراف دادند و حاضر نشدند خودشان را در معرض افکار عمومی قرار بدهند. همه هنرشان این است که در سرویسهای خارجی پیام یکطرفه بدهند و اگر کسی مخالفت جدی و کارشناسی داشت، بلاکش کنند.
طی سه سال گذشته، در قم جلساتی با حضور مسئولان ارشد وزارت اطلاعات و ارتباطات برگزار میشد و کارشناسانی نیز بهعنوان ناقد در جلسه حضور داشتند. مسئولان وزارت ارتباطات همه حرفها را زدند و بهانهها را آوردند و ادعاهای مختلف داشتند اما درمجموع اعضای آن جلسه به این نتیجه رسیدند که وزارت ارتباطات نمیخواهد امور را اصلاح کند نه اینکه نمیتواند. نهایتاً نیز گزارش جلسات و ماحصل آن به اطلاع مقام معظم رهبری رسید که آن گزارش در یکی از قوای سهگانه در حال پیگیری است.
فارس: چرا سرویسهای داخلی کند هستند؟ مردم از این اینکه ارتباطاتشان مختل شده و نمیتوانند با دوستان، اقوام و همکاران خود ارتباط برقرار کنند خیلی ناراحت هستند.
کهوند: درست است. سرویسهای داخلی، خصوصاً ایمیل و پیامرسانها خیلی کند بودند. علت کندی سرویسها، نامطلوب بودن و بیکیفیت بودن سرویس نبود؛ بلکه مشکل زیرساختی داشتند. یک سرویس مانند پیامرسان یا شبکه اجتماعی برای اینکه بتواند به مردم خدمات مطلوب بدهد، نیازمند سرورهای پرقدرت، پهنای باند باکیفیت، پهنای باند کافی و درمجموع زیرساخت و شبکه اتصال مطلوب است. مثلاً تلگرام برای خدماتدهی چند هزار سرور در اختیار دارد. هیچ محدودیتی برای پهنای باند در کشور ندارد و به میزان مورد نیاز مسئولان وزارت ارتباطات پهنای باند کاملاً رایگان در اختیارش قرار میدهند! اما پیامرسان ایتا، مجموعاً کمتر از ۱۰۰ سرور در اختیار دارد. سایر پیامرسانها مانند گپ، آی گپ و …، وضعیت مشابهی دارند. پهنای باند سرویسهای داخلی محدود است. پهنای باند بسیار بیکیفیت هم هست؛ یعنی اختلال دارد. مثلاً هر زمان در سرویس داخلی اختلال زیادی داشتید، اگر با فیلترشکن وصل شوید، سرعتتان افزایش پیدا میکند! اتصال با ایرانسل به برخی سرویسهای بومی بسیار کند است. این یعنی سرویسدهنده مشکلی ندارد و مشکل از ناحیه زیرساخت است. متأسفانه دولت در این زمینه کوتاهی میکند و وزیر ارتباطات پاسخگو نیست.
* بسته حمایتی مرکز ملی فضای مجازی از پیامرسانهای داخلی مضحک است
البته باید این نکته را هم اضافه کنم که بسته حمایتی مرکز ملی فضای مجازی از پیامرسانها مضحک است. اختصاص ۱۰ سرور، ۳ عدد رک، ۵۵ گیگ پهنای باند و وام ۵ میلیاردی در برابر تلگرام با چندین هزار سرور، رک به تعداد کافی، پهنای باند نامحدود (اینستاگرام الآن بیش از ۹۰۰ گیگ پهنای باند دارد) و هزینه ماهیانه یک میلیون دلار، مثل تجهیز سربازان کشور به شمشیر پلاستیکی در برابر F32 دشمن است!
نتیجه این شد که حقوق مردم برای ارتباطات آسان و سریع و امن و ارزان نادیده گرفتهشده و مردم بسیار اذیت شوند.
فارس: چرا ما سواد رسانه راه نمیاندازیم تا مشکل را ریشهای حل کنیم؟
کهوند: مسلماً فرهنگسازی و سواد رسانه مقوله بسیار مهمی است. الآن هم افراد زیادی در کشور مشغول ترویج سواد رسانه هستند. اما درزمینهٔ سواد رسانه چند ملاحظه وجود دارد؛
اول اینکه فرهنگسازی و آموزش، مربوط به کالای استاندارد است. اگر یک کالا استاندارد باشد، برای کاربری درست از آن کالا فرهنگسازی میشود و آموزشهای لازم ترویج میشود. درحالیکه مشکل ما با شبکهها و پیامرسانهای غیربومی، غیراستاندارد بودن آن است. خروج اطلاعات مردم از کشور، اشاعه فساد و فحشا، حمایت علنی مدیریت پیامرسان تلگرام از اغتشاشگران، خصوصاً کانال معدوم آمد نیوز، حذف صفحات و مطالب ضد استکباری و انقلابی و …، همه و همه نشاندهنده غیراستاندارد بودن این کالا است و کالای غیراستاندارد با فرهنگسازی استاندارد نمیشود. نمیتوانید ماشین بیکیفیت و ناامن به مردم بدهید یا جاده غیراستاندارد برای عبور و مرور مردم ایجاد کنید و بعد با فرهنگسازی انتظار اصلاح ایمنسازی ماشین و جاده را داشته باشید.
دوم اینکه تاکنون هیچ کشور مسلمان و غیرمسلمان در کره زمین نتوانسته است با سواد رسانه، مشکلات خود را درزمینهٔ فضای مجازی کاهش دهد. مثلاً کره جنوبی از مهمترین کشورهای عرصه سواد رسانه است اما بزرگترین تظاهرات زنان در تاریخ کره جنوبی، در اعتراض به فیلمبرداری مخفی مردان کره از دستشویی رفتن زنان کره و انتشار آن در یوتیوب برگزار میشود! یا جستجوی مردم ژاپن در گوگل، چه در قسمت تصاویر، چه وبسایت و چه فیلم، بسیار مبتذل، غیرعلمی و سطحی است. ژاپن از کشورهای صاحب سبک و پرآوازه سواد رسانه است.
جالب است بدانیم نوع جستجوی کلمات در گوگل بین کشورهای دارای سواد رسانه و بدون سواد رسانه تا ۹۰ درصد یکسان است. پروفایلهای برتر شبکههای اجتماعی خصوصاً یوتیوب، توییتر، اینستاگرام و فیسبوک، بین کشورهای دارای سواد رسانه و بدون سواد رسانه، تفاوت محسوسی ندارد و همه غالباً به دنبال سلبریتیها، ورزشکاران، باشگاههای ورزشی، سرگرمی و برندهای تجاری هستند! ایران نیز در کمال تعجب، وضعیتی مشابه آمریکا، انگلستان، استرالیا، کانادا و … دارد. مجموع این آمارها به ما میگوید فایده سواد رسانه چیست؟ وقتی یکسوم طلاقها در انگلستان به خاطر فیسبوک است، سواد رسانه چه کمکی به اینها کرده است؟ خصوصاً اینکه کشورهای بدون سواد رسانه مثل ایران نیز همین وضعیت را دارند.
* بعضی از معضلات فضای مجازی اساساً با فرهنگسازی و آموزش حل نخواهد شد
سوم اینکه برخی از معضلات فضای مجازی اساساً با فرهنگسازی و آموزش حل نخواهد شد. بیگ دیتایی که از فعالیت ما در سرویس خارجی، اعم از شبکه اجتماعی و موتور جستجو در اختیار دشمن قرار میگیرد و تبعات بسیار ناگواری خواهد داشت، با سواد رسانه اصلاح نمیشود. بیگ دیتا حاصل از مجموع فعالیت مردم یک کشور، در اینترنت، خصوصاً شبکههای اجتماعی، موتورهای جستجو، سرویسهای ایمیل و اینترنت اشیاء ایجاد میشود. اغتشاشات اخیر در کشور، یکی از محصولات بیگ دیتایی است که در اختیار دشمنان خود قرار دادهایم.
فارس: با این توضیحات این سؤال مطرح میشود که چرا اینترنت در کشور بدین شکل اداره شده است؟ چرا کشور ما در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات عقبافتاده است؟
کهوند: مشکل عمده ناشی از دو مسئله است.
مسئله اول افرادی با ایجاد شرکتهایی، بهصورت انحصاری پهنای باند بینالملل را وارد کشور کرده و میفروشند. برخی از اینها سابقاً توسط سازمان اطلاعات سپاه در پروژه نفوذ دستگیر هم شده بودند و اسمشان در حادثه هفت تیر جزو متهمین پرونده است. همین آقا زمانی مسئول راهاندازی شبکه ملی اطلاعات بود. اینها به دلیل حضور در پستهای کلیدی وزارت، با ترفندهای حیرتآوری، شرکت ارتباطات زیرساخت را تبدیل واسطه تحویل محتوای فاسد به مردم کشور کردند. راهبرد اینها، اولویت زیرساخت به محتوا است. یعنی اینها اول زیرساخت را بدون توجه میزان آمادگی قطعی نظام برای مواجهه با آن، خصوصاً در بعد محتوا، وارد کشور میکنند و بعد همه را به کمکاری در حوزه تولید محتوا متهم میکنند. یک سرویس را فیلتر میکنند و خودشان در آن سرویس به مردم پیام میدهند و به مردم هم فیلترشکن میفروشند. رایتل را خلاف قوانین کشور اینها وارد کشور کردند. شما ببینید واردات انحصاری اپل در اختیار چه کسانی است. در بحث CDNهای تلگرام، بیش از ۶۰ درصد گردش اطلاعات در تلگرام، در همین CDNها بود و از پهنای باند داخل استفاده میکرد اما پول اینترنت بینالملل از مردم گرفته شد! میلیاردها تومان پول بادآورده، فساد درست میکند و با این پول میتوان افراد مختلفی را خرید و با خود همراه ساخت. خوب اینها هم حقالناس است. بعضی از اینها خیلی تلاش میکنند خودشان را حزباللهی و ضد فساد جا بزنند اما الحمدالله نظام دستشان را خوانده و منتظریم تا انشاء الله دستگاه قضایی رسیدگی به پرونده اینها را کلید بزند. دست اینها به خون تمام کشتهشدگان اغتشاشات آلوده است و در گناه همه مصائب مرتبط با فضای مجازی کشور شریکاند.
مسئله دوم مربوط به جریان انقلابی است. اینها متأسفانه نه موضوع را خوب میشناسند و نه مطابق با مبانی با موضوع مواجهه میکنند. مثلاً آن مسئول حزباللهی که میگفت کوچ کاربران ایرانی از وایبر به تلگرام، بزرگترین کوچ تاریخ آریایی است! این معلوم است اصلاً فناوری اطلاعات را نمیفهمد. آنکسی که فکر میکند هیچ تکلیفی برای گفتمان سازی در موضوع بسیار مهم شبکه ملی اطلاعات ندارد، نمیتواند مدعی انقلابی گری باشد. یکی از شاخصههای مهم انقلابی گری، استقلالطلبی و استکبارستیزی است.
برخی دوستان حزباللهی با عناوین مختلف، از هرگونه برخورد با فضای مجازی متعلق به دشمن اجتناب میکنند. مثلاً هر وقت صحبت از محدودسازی یا مسدودسازی یک سرویس مخرب مثل اینستاگرام میشود، میگویند فیلترینگ مشکل را حل نمیکند و باید فرهنگسازی کرد. خوب این فرد اگر اندکی در آموزههای قرآنی تأمل میکرد میفهمید که انبیاء، خصوصاً انبیائی که حکومت داشتند، عوامل انحرافی را از جامعه حذف میکردند. پیامبر اسلام مسجد ضرار را حذف کرد. در روز فتح مکه، در همان ساعات اولیه، بتها را شکست. حضرت موسی (ع) گوساله سامری را آتش زد و براده کرد و به دریا ریخت. خوب طبق این مبنای دوستان، باید به پیامبر اسلام هم گفت با تخریب مسجد ضرار مشکل حل نمیشود شما بیا فرهنگسازی کن! یا بت را نشکن بیا فرهنگسازی کن و همچنین مسئله سامری و گوسالهاش. بخشی از دوستان انقلابی بااینکه بودجههای خوبی در اختیارشان بود برای بومیسازی زیرساختهای حیاتی مثل سیستمعامل و رمزنگاری اطلاعات و حتی برنامهنویسی، هیچ تلاشی نکردند.
ماحصل پیوند این دو مسئله، فضای مجازی فعلی، تحت سلطه دشمنان این کشور است که بیش از آنکه فرصتآفرین باشد، تهدید آفرین است.
* افرادی که موجب تسلط بیگانگان بر فضای مجازی کشور شدند باید شناسایی شوند
فارس: به نظر شما در شرایط فعلی چهکار باید کرد؟
کهوند: به نظرم چند کار باید بهصورت موازی انجام شود:
اول بازرسی و شناسایی کسانی است که موجب تسلط بیگانگان بر فضای مجازی کشور شده و این سلطه را روزبهروز بسط داده و میدهند.
دوم حمایت زیرساختی از سرویسهای بومی خصوصاً راهاندازی دیتاسنتر ملی، فعالسازی کلود ملی بهصورت ۲۴ ساعته و در هفت روز هفته، اختصاص سرور به میزان کافی و پهنای باند باکیفیت و کافی.
سوم فعالسازی یک موتور جستجو در کشور که دسترسی به گوگل، یاهو، بینگ، یاندکس و.. داشته و نتایج جستجو را با کمک اینها به مردم نشان دهد. موتور جستجوی سلام سابقاً این ویژگی را داشت ولی اکنون غیرفعال شده است. با این روش دیگر نیازی نیست گوگل در کشور فعال باشد و مردم از نتایج بسیار مطلوبی استفاده خواهند کرد. در ادامه هم از موتورهای جستجوی بومی مثل یوز و پارسی جو حمایت جدی صورت گرفته و نواقصش رفع شود. این کار در چین با بایدو و در روسیه با یاندکس انجامشده است. متأسفانه بااینکه در سال ۱۳۹۰ تولید موتور جستجوی بومی از سوی مقام معظم رهبری مطالبه شده است، مسئولین امر از کنار آن بی تفاوت گذشتهاند.
چهارم ساماندهی فیلترشکنها است. در بحث فیلترشکن هم راهکار فنی برای مسدودسازی آن وجود دارد و هم اقتصادی. ما حاضریم در مقوله فنی امکان مسدودسازی فیلترشکن، با مسئولان وزارت ارتباطات مناظره نیز داشته باشیم که این امر کاملاً شدنی است. در بحث اقتصادی نیز کافی است آقایان قیمت پهنای باند فیلترشکن را تا حد بالایی افزایش دهند بهگونهای که کاربر قید استفاده از فیلترشکن را بزند. برخی کشورها از این روش استفاده میکنند. همچنین با ارائه اینترنت بهصورت وایت لیست، اساس فیلترشکن امکان فعالیت نخواهد داشت. اما چه میشود کرد وقتیکه شما ببینید افرادی در حال فروش فیلترشکن هستند و نیروهای امنیتی با آنان برخورد نمیکنند. این قضیه بهشدت مشکوک است.
پنجم راهاندازی سریع شبکه ملی اطلاعات و پروژههای اقماری آن، پس از تصویب طرح آن در شورای عالی فضای مجازی است. کوتاهیهای صورت گرفته نیز حقیقتاً نباید از چشم مسئولین قضائی پنهان بماند.
درنهایت بنده معتقد به اصلاح ساختاری مدیریت فضای مجازی هستم. دولت اثبات کرده صلاحیت کنترل گیت وی را ندارد و باید در اختیار ستاد کل باشد. در همه کشورهای پیشرفته فضای مجازی در جهان، گیت وی یا گمرک اطلاعات کشورها که مرز مجازی آنها محسوب میشود، نهادهای نظامی کنترل امور را در اختیار دارند؛ زیرا اینها مأمور به حفاظت از مرزها و حفظ امنیت همهجانبه کشورشان هستند اما در ایران این مسئله مهم به عهده دولت گذاشته شده است. نمیشود شما مرزهایتان را به وزارت راه و شهرسازی بدهید! الآن نیز یکی از افراد همان تیم ۱۵ ساله، به دنبال این است که گیت وی بینالملل را از وزارت ارتباطات به بخش دیگری در دولت منتقل کند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، آش همان آش و کاسه همان کاسه است. دولت به نظرم اصلاً صلاحیت این کار را ندارد.
همچنین به هر دلیلی که فرماندهی کل قوای جنگ سخت در اختیار ولیفقیه قرارگرفته، فرماندهی جنگ نرم نیز باید در اختیار ولیفقیه باشد. ریاست این بخش باید در اختیار ولیفقیه باشد.
- منبع خبر : خبرگزاری فارس
Friday, 22 November , 2024